نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان طلوع سایه ها | نگین کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع NEGIN82
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 101
  • کاربران تگ شده هیچ

NEGIN82

رفیق جدید انجمن
سطح
4
 
ارسالی‌ها
65
پسندها
317
امتیازها
1,723
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان :
طلوع سایه ها
نام نویسنده:
نگین
ژانر رمان:
عاشقانه، معمایی، پلیسی، مافیایی
کد رمان: 5785
ناظر رمان: حصار آبی حصار آبی

خلاصه:
داستان با ماجراهای هیجان‌انگیز و تعقیب و گریزهای مداوم پیش می‌رود. شخصیت اصلی در تلاش است تا با چالش‌ها و دشمنان خود مقابله کند و در عین حال به دنبال راهی برای نجات خود و عزیزانش باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

M A H D I S

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
20
 
ارسالی‌ها
698
پسندها
9,688
امتیازها
24,973
مدال‌ها
37
  • مدیر
  • #2
Screenshot_۲۰۲۴۱۱۰۹_۲۰۳۳۲۴_Samsung Internet.jpg«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.

نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و برای پرسش سوالات و اشکالات خود در رابطه با رمان به لینک زیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M A H D I S

NEGIN82

رفیق جدید انجمن
سطح
4
 
ارسالی‌ها
65
پسندها
317
امتیازها
1,723
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #3
#پارت‌1

اتاق قرمز، با دیوارهای عمیق و رنگین، فضایی مرموز و پر از تنش داشت. چراغ‌های کم‌نور، سایه‌هایی عجیب و غریب بر روی دیوارها می‌افکندند. در گوشه‌ای از اتاق، یک میز شطرنج قدیمی قرار داشت که مهره‌هایش به طور نامنظم توسط پارسا و طوفان چیده شده بودند.

پارسا، در این اتاق نشسته بود. او با نگاهی سرد و محاسبه‌گر به رقیبش، طوفان، خیره شده بود. طوفان، مردی سرسخت و باهوش بود، اما او به خوبی می‌دانست که در این بازی، اوست که برتری دارد.
طوفان با لبخند مرموزی رو به پارسا کرد:
فکر می‌کنی می‌تونی در این بازی برنده بشی؟

•پارسا، با آرامش و اعتماد به نفس، مهره‌اش را جابه‌جا کرد و پاسخ داد:
در این بازی، هر حرکت می‌تواند سرنوشت را تغییر دهد. تو فقط یک طوفان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

NEGIN82

رفیق جدید انجمن
سطح
4
 
ارسالی‌ها
65
پسندها
317
امتیازها
1,723
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #4
#پارت2

قبرستان در یک منطقه دورافتاده و متروکه واقع شده است. درختان خشک و بی‌برگ در اطراف آن ایستاده‌اند و نسیم سردی در میان شاخه‌ها می‌وزد. غبار غلیظی در هوا وجود دارد که جو را سنگین‌تر کرده و احساس غم و اندوه را تشدید می‌کند.

سنگ قبرها قدیمی و فرسوده هستند، برخی از آن‌ها با خزه پوشیده شده و نام‌ها و تاریخ‌ها به سختی خوانده می‌شوند. قبر مرد نظرشدر مرکز قبرستان قرار داشت روی سنگ قبر، نامش با حروف بزرگ حک شده ( آرشین پناهی) و گل‌های خشک و پژمرده‌ای در کنار آن گذاشته شده است.

نور کم و کمرنگی از میان ابرها به زمین می‌تابد و سایه‌های عمیق و ترسناکی بر روی قبرها می‌اندازد. صدای دوری از وزش باد به گوش می‌رسد که به تنهایی احساس تنهایی و غم را تشدید می‌کند.

حس و حال قبرستان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 6)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا