- تاریخ ثبتنام
- 19/7/25
- ارسالیها
- 283
- پسندها
- 30
- امتیازها
- 528
- مدالها
- 2
سطح
1
- نویسنده موضوع
- #11
«در باد صدایش میپیچید»
او آمد و چیزی نگفت، اما
در باد، صدایش میپیچید، بینقشه
پنهان شد از آینه، اما پیداست
چشمی که به رویا خیره میدید، بینقشه
ردی نداشت و جهان، خواب افتاد
دل، راه به نورش باز میچید، بینقشه
از کوچهی شب رد شد و باران بارید
دل، خیس شد از او، نه خورشید، بینقشه
او آمد و چیزی نگفت، اما
در باد، صدایش میپیچید، بینقشه
پنهان شد از آینه، اما پیداست
چشمی که به رویا خیره میدید، بینقشه
ردی نداشت و جهان، خواب افتاد
دل، راه به نورش باز میچید، بینقشه
از کوچهی شب رد شد و باران بارید
دل، خیس شد از او، نه خورشید، بینقشه