نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

متفرقه تاپیکـ جامع کپشن‌های عاشقانه کوتاه

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #451
باشد، تو نيز بر جگرم خنجري بزن
با من دم از هواي کس ديگري بزن

پرواز با رقيب اگر فرصتي گذاشت
روزي به آشيانه من هم سري بزن

اي دل به جنگ جمع رقيبان شتاب کن
سرباز نيمه جان! به صف لشکري بزن

درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت
اي روزگار سيلي محکمتري بزن !

شايد که جام بشکنم و توبه اي کنم
اي مرگ! پيش از آنکه بيايي دري بزن …

❣❣
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #452
این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود
من عاشق او بودم و او عاشق "او" بود

باشد که به عشقش برسد هیچ نگفتم
یک عمر در این سینه غمش راز مگو بود

من روی خوش زندگی ام را که ندیدم
هر روز دعا کرده ام ای کاش دو رو بود

عمر کم و بی همدم و غرق غم و بی تو
چاقوی نداری همه دم زیر گلو بود

من زیر سرم سنگ لحد بود و دلم خوش
که زیر سرش نرم شبیه پر قو بود
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #453
همه مستیم ولـے ڪیست ڪه عــــــــــــــاشق باشد
با دل ڪَم شده از خـــــــــــــــــــویش موافق باشد

بستر باغچه ڪَرم است ڪه مــــــــــــریم شده‌ ایم
ڪیست در داخل مرداب شـــــــــــــــــــــقایق باشد

وقت شــــــــــــــــــادے همه لبخند تو را مـے بوسند
خوش تر آن دوست ڪه هم شانه‌ ے هق هق باشد

فرصت آیـــــــــــــــــــــــنه سنڪَ است بزن تا شاید
پشت آیینه خـــــــــــــداوندِ حقایق باشد

عشق دریاے جــــــــــنون است و خطر مـے بایست
دل در این ورطه‌ ے پر حـــــــــــــــــادثه قایق باشد

ڪَوهرت را به ڪسـے بـــــــــــخش ڪه لایق باشد
نه ڪه دل دل زدنت آیــــــــــــــــــــــنه‌ ے دق باشد...
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #454
قصد دارم ♥️دل به چشمانت ببازم حاضری؟


کعبه ام را ♥️دور چشمانت بسازم حاضری؟


دوست دارم ♥️باتو معراجی کنم در آسمان!


بستری در ♥️ کهکشانها من بسازم حاضری؟
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #455
پندها دادم به دل، اما دلم عاقل نشد

هیچکس مانند او دلدادهٔ بیدل نشد

گفتم ای دل عشق را پنهان کن و نشکن غرور

شانه بالا کرده بر من ارزشی قائل نشد...
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #456
‍ تو دلت سنگ و دلم چشم بہ در دوختہ است

نزن آتش بہ درختے ڪہ خودش سوختہ است

بہ خدا رسم وفا نیست دلے را ببرے

ڪہ وفا را ، خودش از محضرت آموختہ است...
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #457
دوست دارم با توباشم عیب این خواهش کجاست
با تو بودن ، شعر خواندن، کس نگفته نا بجاست

از تو گفتن یا شنیدن از لبت ، تا خواب صبح
حرفهای عاشقانه با تو گفتن کی خطاست؟

لب به لب، لبریز عشقت ،گر شود احساس من
بازیِ شب زنده داری با لبانت ، دلرباست

م**س.ت ومدهوشم کنی با غمزه ای حتی به چشم
دل به اعجاز دو چشمت بس به می بی اشتهاست

دوست دارم با تو گویم از کلامی با سه حرف
عین وشین وقاف ودیگر هیچ حرفی کین روا ست

قصدم ای یار این نبود کز تو، سراید این غزل
عشق پاکت بی محابا زد به دل این حرف راست


امیر شهبازی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #458
یارمن خوشبوشدی بوی زلیخا میدهی
یک اشاره سوی من باچشم شهلا میدهی

گفته بودی من بمیرم، هرچه میخواهی بگو
من میمیرم پیش پات یک بوسه حالا میدهی

عاشق خونین جگر محوتماشای تو شد
گل سرخی ازلبت برمن شیدا میدهی

من که بیمارتوام رخسارزردم را ببین
بهربیماری دل یکشب مداوا میدهی

درتب عشق توسوختم مثل یک پروانه ای
خال لبهایت به من از بهر سودا میدهی

سایه سروقدت افتاده بریاس وسمن
برسرم یک سایه ازان قدرعنا میدهی

خوش خرامان میروی ازپیش صالح سنگدل
وقت رفتن بوسه ای برمن رسوا میدهی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #459
برف میبارد و من چشم به راهت هستم
درپی آتشی از برق نگاهت هستم

قهوه و چایی و نسکافه مرا گرم نکرد
چون به دنبال همان شال سیاهت هستم

شب و تنهایی و سیگار ولی فندک نیست
من فقط منتظر شعله ی آهت هستم

میکشم نقش تورا با قلم خاطره ها
چون که تصویرگر صورت ماهت هستم

بغض و فریاد شدم بازمرا نشنیدی
مثل یک گمشده ای در ته چاهت هستم

عازم دورترین نقطه ی دنیا که شوی
باهمه فاصله ها پشت و پناهت هستم
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #460
چشمهای تو خداوند غزلهای منست
شور لبهای تو در تک تک اعضای منست

شهد گل خوردن زنبور و عسل دادن او
شکل لبهای تو و شکل غزلهای منست

چشم من کاش که یک گوشه ز دنیای تو بود
به خدا گوشه ی چشمت همه دنیای منست

غم دلبسته شدن روزی امروزم بود
غم دلکنده شدن روزی فردای منست

چه عجیب است نگاهت مگر آیینه شدم
که چنین چشم تو مشغول تماشای منست

دیگر آنروز که آغوش تو جای من نیست
مطمئن باش فقط گور و کفن جای منست
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
14
بازدیدها
2,613
پاسخ‌ها
72
بازدیدها
9,278
پاسخ‌ها
52
بازدیدها
11,602
پاسخ‌ها
15
بازدیدها
860

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا