متفرقه تاپیکـ جامع کپشن‌های عاشقانه کوتاه

[Shoka]

ایمان داشته باش که قشنگترین عشق,
نگاه مهربان خداوند به بندگانش است
زندگی را به او بسپار….
و مطمئن باش
که تا وقتی پشتت به خدا گرم است
تمام هراس های دنیا، خنده دار است...

 

[nisham]

فکــــــرش را بکن ...
صدایت بزنم بگویم عاشقت شده ام
شاکی نشو بابا ...فقط گفتم فکـــــــر کن !
مثلا بگویی وای من هم مدتهاست میخواهم همین را بگویم !
ای بابا ... چشم هایت را گرد نکن ...
گفتم "مثلا"بگویی
بعد ازدواج کنیــــم
بچه دار شویم
نوه دار شویــــــم
ای بابا اخمش را ببین ... داریم فرض میکنیـــــم مثلا
حواست باشد ... هربار قربان صدقه اش بروی
از من یک پس گردنی خواهد خورد
هااان؟! چشم هایت را چرا گردمیکنـے؟
نظرت چیست ؟
بگویم عاشقت شده ام یا نه؟♥
ای جان♥ تصدق لبخندت :)

 

[nisham]

بالأخره یه چیزی باید تو دنیا باشه ،
که خوبت کنه ،
خوابی ، قرصی ، دارویی ، آدمی ...
آخ آدمے :)

 

[Shoka]

عشق یعنےلحظه ےدلواپسے

عشق یعنےکےبه دادم میرسے

عشق یعنےبا دلم بازےنکن

عشق یعنےقصه پردازےنکن

عشق یعنےاین جدایے ساده نیست

عشق یعنے درد من درد بدیست

 

[Shoka]

گفتم "دل"و "جان"
بر سر "کارت" کردم

هر "چیز"که داشتم
"نثارت"کردم

گفتا "تو" که"باشی"
که"کنی"یا"نکنی"

این"من"بودم
که"بی‌قرارت"کردم

 

[Shoka]

ﻗﻠـﺐ
ﻣﻦ ﻣﺎڸِ تۅ
ﺑﺎﺷــﺪ ، ﺑﺎقيِ ﺟﺴـﻢ
مرﺍ، ﺳﻬــﻢِ ﺻﺪﻫﺎ گـرڪَ
ﺁﺩﻡﺧـﻮﺍﺭِ ﺧـﻮڹ ﺁﺷﺎﻡ
ڪڹ، ﺍﺗﻬﺎﻣﻢ
ﻋﺸﻖ ،
ﻣـــــڹ
محڪوﻡ
ﻗﺎضــــــي ﻫــــــﻢ تۅ
ﺑــﺎﺵ، حڪم ﺍعـﺪﺍﻡ
ﺍﻋﺘﺮﺍضيﻧﯿﺴﺖ
ﭘﺲ ﺍﻗﺪﺍﻡ
ڪڹ

 

[Shoka]

دلم خوش نیست . . .
غمگینم . . .
کسی شاید نمیفهمد . . .
کسی شاید نمیداند . . .
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی . . .
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی :
عجب احساس زیبایی . . . !
تو هم شاید نمیدانی . . . !

 

[Shoka]

✾از قصہ‌ے
✾چشم او،کـارم
✾بہ خدا افتاد ،در آخرِ
✾این قصہ، افســـــانہ شدڹ
✾زیباسټ، یڪ شهـــــر
✾پُـــــر از عــــاشق
✾درحسرټِ
✾یڪ معشـــوق
✾از مــردمِ این ۅادے
✾بیگانہ شدڹ
✾زیباست

 

[Shoka]

بی تو ای #دل نکند لاله به بار آمده باشد
ما در این گوشه زندان و #بهار آمده باشد

چه گلی گر نخروشد به شبش بلبل شیدا
چه بهاری که گلش همدم خار آمده باشد

نکند بی #خبر از ما به در خانه پیشین
به سراغ #غزل و زمزمه یار آمده باشد

از دل آن زنگ کدورت زده باشد به کناری
باز با این دل آزرده کنار آمده باشد

یار کو رفته به #قهر از سر ماهم ز سر مهر
شرط یاری که به پرسیدن #یار آمده باشد

لاله خواهم شدنش در چمن و #باغ که روزی
به تماشای من آن لاله عذار آمده باشد

شهریار این سر و سودای تو دانی به چه ماند
روز روشن که به خواب شب تار آمده باشد

شهریار

 

[Shoka]

دل من عادت داشت،
که بماند یک جا!
به کجا؟
معلوم است!
به در خانه ی تو...

مهدی_اخوان_ثالث