احساسِ خستگي ميكنم، خستگياي كه بايد سر كلهش چندين روز پيش پيدا ميشد اما حالا كه دليلِ منطقياي براش نيست يا شايد هم هست، پيدا شده.
فكر ميكنم خستگيهاي جسمي، زود فراموش ميشن و آدم هرگز يادش نمياد روزي اينچنين خسته بوده اما خستگيِ روحي، ميمونه و ميمونه و كمرنگ ميشه اما اثرش همواره هست و تا مدتها خواهد بود.
حالا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
حس خیلی خاصی ندارم...امروز میخوام برای اولین بار تنهایی برم کافه ...اولین ها همیشه برام یه استرس خاص خودش رو داشته...حسی که نمایان هست تو وجودم الان اینه....