- ارسالیها
- 1,090
- پسندها
- 23,098
- امتیازها
- 43,073
- مدالها
- 38
چشمگیسویت
مدامم م**س.ت میدارد نسیم جعد گیسویت
خرابم میکند هر دم فریب چشم جادویت
گاه لیلا گاه مجنون میکند
گرگ و میش چشم آهویت مرا
چشمگیسویت
مدامم م**س.ت میدارد نسیم جعد گیسویت
خرابم میکند هر دم فریب چشم جادویت
جداگرگ
تا نشوی م**س.ت خدا غم نشود از تو جدا
تا صفت گرگ دری یوسف کنعان نبری
ابرجدا
ابر میبارد و من میشوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابرابر
ای چشم ابر این اشکها میریز همچون مشکها
زیرا که داری رشکها بر ماه رخساران ما
گریهابر
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان ابر جدا، یار جدا
روزگریه
می سوزم و به گریه شبی روز میکنم
چون شمع، گریه های گلو سوز میکنم
مجنونروز
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
رور و شب را کی گذارم روز و شب
هرکسیمجنون
هر کسی اندر جهان مجنون لیلی شدند
عارفان لیلی خویش و دم به دم مجنون خویش
روزگارهرکسی
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش