متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

عاشقانه‌ها عاشقانه‌های زهرا عاشوری

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #71
تورا که در یک نگاه دیدم خودم را باختم
و چشمهایت
آری
همان چشمهای پر رمز و رازت مرا دلداده ی تو کرد
من دگر جز تو را نمیدیدم و بس
تو همان مرد آرزوهای افکارم بودی
و من نگاهم به نگاهت گره خورد
چه لحظه ای بود
پر از حس های خوب
پر از عشق
و پر از خیره شدن به صورت ماهت
من و تو....
حالا ما شدیم
یک ما برای تمام عمر
و چه زیبا بود این پیوند
حالا برای منی و هواس همیشه ی منی
حالا کنارم هستی و همدم تمام وقت منی
چقدر این ما شدن شیرین و دوست داشتنی ست
چقدر قلبم از منزلگاهه تو شدن رضایت دارد
چقدر خوب است حال دلمان در کنار هم .​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #72
خنده ات میرقصاند دلم را قصه ی شیرینِ زندگانی ام
بمان همیشه در کنارم تا همیشه آرام ببینی ام

دور که می شوی دل هوایی می شود
غم میزبان است و من مهمان می شوم

یک لحظه از نبودِ تو، آتش به جانم می زند
چنین دوست داشتنت، دارد حکایت می شود

همدم هر لحظهُ آرامِ جانِ من،بمان تا مستیم دامن کشد
در برم باش که تا مجنون تویی ، لیلی شدن فریاد کشد

گر هزار بار ببینم رخِ محبوبِ چون ماهت را
تا به کلِ عمر هم،سیری ندارد چشم من،رخِ تو را

من خیال را،من تمامِ زندگی را با تو معنا کرده ام
همچو تو در دلِ دنیا و زمین به مصداق هم پیدا نکرده ام

خیال نیست این ها که جاری می شود بر دفتر خاطره ام
باوری است از وجودِ پر زِ مهرِ تو، که بر لب جاری کرده ام.​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #73
در دلم زمزمه ی حرفهای توست
در دلم سوداگری معنای توست

در دلم معرفتُ مهر تمنّا میکند
در دلم خنده ی تو طوری تقلّا میکند

در دلم کبوترِ نغمه سُرا دمیخواند
در دلم بلبلِ شیدا به سَمَن میخواند

در دلم سروِ خرامان زِ حیا سَر پوشید
در دلم کاجِ بلند قامتِ تو رُخ پوشید

در دلم گله چرا؟ شکایتی ننمودم
در دلم زِ کودکی برای خود بِسرودَم

در دلم آرامِ جانم تو کجا پنهانی؟
در دلم حادثه ی خوشی که هم مانایی

در دلم اوجِ شَعَف معلوم است
در دلم خانه ی تو محفوظ است .​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #74
دل به تو بستمُ خزانم گلستان شد
عشق شکوفه زدُ دل جوانه ی خندان شد

باده باده نوش کنُ بزن بر تار خویش
محفل را دگرگون کنُ چنگ زَن بر سازِ خویش

هوای عاشقی سر گرفت در دیارِ جانان
حضورِ گرم تو طوفان گرفت در دریای بی جان

بخند که خنده ات زیبایی را دوچندان میکند
بخند که آرامش زِ تو درس میگیردُ حیران میکند

الفبای عاشقی را درس دادیُ آغاز عشقم شدی
چه خوب الفبایی بود حال که عاشقِ هم شدیم.​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #75
زمان درگذراست تا بگیرد روزهای در عبورِ عمر را
زمان در گذر است تا تماشا کند عاشقانه های من وَ تو را

زمان رقصاندنِ برگِ پاییز است بر شاخه ی ناتوانِ درخت
زمان پوشیدنِ لباسِ سفیدِ عروس است بر تنِ عریانِ درخت

زمان خواندنِ صدای ِ بلبل است در گوشِ شکوفه ی پُر امیدِ بهار
زمان لالاییِ خوشِ تابستان است در زوالِ گرمِ انتظار

زمان تمام عاشقانه های من وَ توست تا معنا گیرد عشق
زمان کلامِ محبتِ من وَ توست که سَر گیرد معنای زیبای عشق .​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #76
سبکبالُ آرام پَرِ پروازم را گشودم
خستگی را خواباندمٌ دوباره شعری بِسرودم

هوای مرغابیِ خیال را پَر دادم بر دلِ آبیِ آسمان
فراموش کردم هر آنچه که غم را نشاند بر دلِ مهربان

نقاره به دست گرفتمُ رنگین نواختم حالِ روزگارم را
تا نیاید در خاطرم غم ها و بیقراریها پیدا.​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #77
سرنشینِ تمامِ بیقراریهایت شدم
پرواز را نوشتمُ بر بالش سوار شدم

از پایین دیدنت تجربه ی همیشگی بود
حالا از بالا دیدنت جلوه ی دیگری بود

خنده بر لب سوار کردمُ پریدم از غم
چشم گشودمُ دیدم شدم سواره ای لنگ

خم به ابرو نیاوردمُ اینبار جسورتر پریدم
اما وای به حالِ بالم که شکستُ دیگر آرزو شد پریدن

قدم را اندازه برداشتن هنر است و هنرمند میخواهد
بالِ پرواز را گشودن تجربه ای بی غرور میخواهد.​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #78
سرمستِ توام معشوقه ی هر روزِ زندگیِ من
عاشقِ توام بهانه ی هر روزِ دوست داشتنِ من

تقدیرِ من شادم از این وصلی که با تو ما شدیم
عزیزِ من یارم شدی هر دم خدای را شاکرم .​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #79
نَم نَمک آمدیُ حالا سلطانِ قلبم شدی
خرابه ای بودمُ تو ساختی مرا،یارم شدی

سرزمینم هوای نفسهای تو را پُر کرده
عطرِ وجودت را گرفته ُ حالِ مرا ناب کرده

من نوشیدم از میِ مِیِستانِ بهشتِ تو
سیراب شدم از ش*ر..ابِ نابِ دستانِ تو

تو دامادِ عرشِ کبریایی ام شدی سالارِ من
تو لالاییِ شبِ گیسُوانم شدی سلطانِ من

خلوتُ تو مهمانِ عزیزِ دلِ زهرایید
نفس میگیرم از حضورت، جانُ دلِ زهرایید

صورتت ماهِ تمامِ من است، تمامِ عشقِ پاکِ من
چشمهایت روشناییِ خانه ام،ستاره ی شبهای من.​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #80
شروع تو آغازِ لحظه های من است
هوای تو نفس های هر دمِ من است

من سرزمینی از عشق را ، باغبانم
تو خورشید، من ،گرما را می مانم

سلام که میدهی هر صبح به ذوق
جان میگیرد وجودم از نگاهی پر شوق

میکده ای با نام تو بنا کرده ام همین حوالی
میخانه ای با عطر تو ساخته ام بیایی و بمانی

به سرزمین من قدم که میزنی شاهِ من
دلم را به تاراج و مستی میبری جانِ من

ما یک دل نه ، بلکه هزار دل ، عاشقیم
یقینا افسانه نیستیم همراه و همدلیم.​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 2, کاربر: 0, مهمان: 2)

عقب
بالا