- نویسنده موضوع
- #31
***
صدایت...
کاش میشد صدایت را
آویز تمام گوشهای
مردم میکردم
که آنها هم دیوانهی آن نجوای رنگین میشدند.
پیش خدا که نشسته بودم،
راز صدایت را به من گفت.
گفت:
-«لالایی فرشتهها میشود.»
گفت:
-«تکهای از شقایق را به آن دوختم.»
همین است که من
این چنین به صدایت حس تولد دارم!
صدایت...
کاش میشد صدایت را
آویز تمام گوشهای
مردم میکردم
که آنها هم دیوانهی آن نجوای رنگین میشدند.
پیش خدا که نشسته بودم،
راز صدایت را به من گفت.
گفت:
-«لالایی فرشتهها میشود.»
گفت:
-«تکهای از شقایق را به آن دوختم.»
همین است که من
این چنین به صدایت حس تولد دارم!
آخرین ویرایش توسط مدیر