روی سایت دلنوشته کاش | سامیار زاهد و ستاره حقیقت جو کاربر انجمن یک‌رمان

  • نویسنده موضوع سامیار زاهد
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 49
  • بازدیدها 2,969
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
12/8/18
ارسالی‌ها
1,134
پسندها
50,924
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
دیشب ساعتی را صرف فکر کردن به گذشته کردم‌ و ای‌کاش این کار را نمی‌کردم!
متوجه حقیقت تلخی در بودنت شدم و به راستی که عشق‌وعلاقه انسان را کور می‌کند.
من صادقانه دوستت داشتم، اما تو بدون هیچ احساسی در کنارم بودی.
من بی‌مهابا دوستت دارم‌های قلبم را بر زبان نیاوردم و جواب تو یک «منم» کوتاه بود
کاش می‌توانستم آن روزها این را درک کنم!
کاش زمان به عقب برگردد!
کاش!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
12/8/18
ارسالی‌ها
1,134
پسندها
50,924
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
چه خوب می‌شد برای خالی کردن عقده‌های چندین‌وچند ساله که از کودکی در قلبمان وجود دارد، قلب اطرافیانمان را نشکنیم!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
12/8/18
ارسالی‌ها
1,134
پسندها
50,924
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
بعضی وقت‌ها برخلاف خواسته قلبی، خودم برای فراموش کردن خاطراتت سری به خاطرات قبل از تو می‌زنم.
کاش در خاطرات گم می‌شدم!
دنیای متفاوتی است گذشته و در کل زمانی که طی کرده‌ایم.
دوست دارم ساعت‎ها در آن فضا باقی بمانم و به راستی زمان جادوگر‌شگفت‌انگیزی است!
کاش کمی از جادویش را به قلب شکسته‌ام هدیه دهد!
دوستانم می‌گویند درد من را تنها زمان درمان می‌کند...​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
12/8/18
ارسالی‌ها
1,134
پسندها
50,924
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
کاش می‌توانستم به گذشته سفر کنم!
زمان حال خسته‌کننده‌تر از آن است که به نظر می‌رسد.
اگر قابلیت سفر به گذشته را داشتم، در آن دوران خوب، اول جان تو و بعد جان خودم را می‎گرفتم!
خاطرات بد امروز را دوست ندارم!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #25
کاش می‌توانستم فکرت را از سرم بیرون کنم!
می‌دانی، دلم برای... برای خودم بودن تنگ شده است.‌
من از اینکه تمام فکر و ذهنم در گیر تو است،
خسته شده‌ام!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #26
کاش در یک روز عادی از خواب بیدار شوم!
چای بنوشم و صبحانه‌ای بخورم.
ناهار مورد علاقه را بپزم و بعد آن را در کنار خاطراتت میل کنم.
یک گردش کوتاه را دوست دارم.
و بعد دلم هوای شنیدن صدای «دنیا» خواننده موردعلاقه را کند
آهنگ‌هایش را گوش دهم و به در سینما برسم، فیلم مورد علاقه‌ام را دوبار تماشا کنم.
و بعد خودم را به عصرانه‎ای مهمان می‎کنم و به پارک بروم تا کمی دوچرخه‌سواری کنم.
بعد از آن هم شام کوتاه و ساده‌ای بخورم و به خانه برگردم
در راه خانه، به تو فکر کنم تا زمان شیرین‌تر بگذرد
وقتی به خانه رسیدم، همه جایش را مرتب کنم و به تخت‌خوابم بروم‌ و کاش طبق برنامه‌ریزی‌هایم صبح روز بعد را نبینم!
کاش بشود!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سامیار زاهد

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
12/8/18
ارسالی‌ها
1,134
پسندها
50,924
امتیازها
61,573
مدال‌ها
4
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
من حتی با شنیدن اسمت کنار اسمم عقم‌ می‌گیرد
نمی‌دانم چطور و چرا دوستت داشتم!
شاید هم می‌دانم...
نیمه‌ای از وجود من تو را می‌خواهد و نیمه دیگر وجود من، اصلاً تو را نمی‌بیند.
دوست دارم به بی‌طرفی احساسم رأی بدهم.
و شاید هم نه...
من نمی‌دانم چه چیز درست و چه چیز غلط است
و کاش این دوگانگی‌ها تمام شود‌!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : سامیار زاهد

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #28
کاش می‌توانستم فراموشت کنم!
کاش می‎شد نباشی!
عذاب ندهی
بروی و دیگر برنگردی.
کاش می‌شد که اصلاً وجود خارجی نداشته باشی تا انقدر به تو فکر نکنم
در خاطرات غرق نشوم و حتی در سیاهی چشمانت اسیر نشوم.
کاش می‎شد!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #29
مرگ را دوست ندارم، اما به غرق شدن در دریای چشمانت رضایت می‎دهم...​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #30
کاش روزی برسد که دیگر غمی در دل نداشته باشی!
دوستت دارم
دوستش داری
دوستت ندارد
فرق این‌ها بسیار زیاد است.
برای حفظ سیاست هم که شده، مجبورم بگویم:
- کاش روزی برسد که دوستش داشته باشی و دوستت داشته باشد!
ولی اگر بخواهم حرف دلم را بزنم،
دوستم داشته باشی
دوستت داشته باشم.
همین و بس!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا