- ارسالیها
- 1,005
- پسندها
- 10,158
- امتیازها
- 29,873
- مدالها
- 17
- سن
- 23
- نویسنده موضوع
- #91
جی دوباره شروع به خوندن میکنه. کلمات رو زوزه میکشه و همزمان چند تا حرکت عجیب غریب رقص رو پشت فرمون انجام میده. در عین حال وینسنت روی صندلیش وول میخوره و نقشش رو به عنوان خوانندهی پشتیبان اجرا میکنه. تنها کاری که میکنم خندیدنه؛ انقدر سخت خندیدم که فکر کنم ممکنه بالا بیارم.
جی وسط زوزه کشیدن بخش دوم آهنگه که متوجه میشم صدای وینسنت خاموش شده.حباب شادیای که دور خودمون به وجود آورده بودیم، به لرزه در میاد و بعد منفجر میشه... ناگهان هوا پر از خصومت میشه.
- نگه دار.
صدای وینسنت درست مثل یک فرمانده شده. جی ماشین رو کنار خیابون پارک میکنه.
- تو همینجا بمون.
وینسنت بعد از گفتن این حرف، به چهرهی خشمگینم بیتوجهی میکنه تا به جی میگه:
- بریم.
هر دو از ماشین پیاده میشن تا کنار رودخونه برن...
جی وسط زوزه کشیدن بخش دوم آهنگه که متوجه میشم صدای وینسنت خاموش شده.حباب شادیای که دور خودمون به وجود آورده بودیم، به لرزه در میاد و بعد منفجر میشه... ناگهان هوا پر از خصومت میشه.
- نگه دار.
صدای وینسنت درست مثل یک فرمانده شده. جی ماشین رو کنار خیابون پارک میکنه.
- تو همینجا بمون.
وینسنت بعد از گفتن این حرف، به چهرهی خشمگینم بیتوجهی میکنه تا به جی میگه:
- بریم.
هر دو از ماشین پیاده میشن تا کنار رودخونه برن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.