متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

yanormah

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
8
امتیازها
0
  • #1,351
اونی که یه دختردکترهم وارد روستاشون میشه و با مهندس آشنا میشه؟
منم دنبال این رمانم متاسفانه:458083-4185d00c33d822db61caa9316fe525d5:
نه
اگرم بوده یادم نیست دقیق
ولی میدونم دختره که به خون بسی گرفته شده حامله میشه که خانواده شوهرش میخوان بچه رو ازش بگیرن و بدن به هووش
 

Mahshidd81

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #1,352
سلام دنبال رمانی میگردم که شخصیت پسر اسمش امیر بود و قاضی بود . به همسرش نامردی میکرد . همسرش هرجا میرفت برا شکایت کسی باور نمیکرد چون پسره قاضی بود البته تهش مشخص شد نامردیا الکی بوده
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

sheryel

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
5
امتیازها
0
  • #1,354
لطفا کمک کنید.خیلی رو مخمه.رمان خارجیه.یه دختری تو به شب میره به یه جشن تو یه روستا بعد با یه بارُن آشنا میشه شبو باهاش میگذرونه. بعدش بارُن میره ولی میگه ک برمیگرده.دختره رو فامیل دورشون میبره خونشون فک کنم دارو روان پریشی اینا بهش میدن بهش میگن توهم و خواب بوده هیچوقت با کسی نبودی بعدش فک کنم میفرستنش تو یه صومعه زندگی کنه.بعد معلم سرخونه میشه. فک کنم اون بارُن رو اونجا میبینه عموی اون بچه ها بود ک معلمشون بود
 

Sevda saghebi

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
46
پسندها
315
امتیازها
1,703
مدال‌ها
3
  • #1,355
ی رمان بود که دختره عاشق پسر خالش بود اسم دختره ریحانه بود ولی خواهر ریحانه وقتی پسره مدهوش بوده می‌ره پیشش پسره تو حالت مستی بهش دست‌درازی می‌کنه مجبور میشن ازدواج کنم
ولی دل پسره پیش ریحانس تمام تلاشش اینه ریحانه ببخشتش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Sevda saghebi

پرپر

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
6
امتیازها
0
  • #1,356
رمان دختری که دانشجوی رشته روان شانسی است و برای پروژه تحقیقاتی وپایان نامه وارد بیمارستان روانی شده و با پسری به نام احسان آشنا میشود که بخاطر عشق به دختری که به او نمیرسه دیوانه میشود و دختر به او در درمان کمک می‌کند
 

حصار آبی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
سطح
34
 
ارسالی‌ها
10,310
پسندها
25,054
امتیازها
83,373
مدال‌ها
53
  • مدیر
  • #1,357
لطفا کمک کنید.خیلی رو مخمه.رمان خارجیه.یه دختری تو به شب میره به یه جشن تو یه روستا بعد با یه بارُن آشنا میشه شبو باهاش میگذرونه. بعدش بارُن میره ولی میگه ک برمیگرده.دختره رو فامیل دورشون میبره خونشون فک کنم دارو روان پریشی اینا بهش میدن بهش میگن توهم و خواب بوده هیچوقت با کسی نبودی بعدش فک کنم میفرستنش تو یه صومعه زندگی کنه.بعد معلم سرخونه میشه. فک کنم اون بارُن رو اونجا میبینه عموی اون بچه ها بود ک معلمشون بود
من اینو خوندم. بعد دختره میره معلم و پرستاره بچه‌ها می‌شه و کم‌کم با رموز اون خانواده آشنا می‌شه و می‌فهمه تو اون کارناوالی که تو شهرشون برگذار شد و اینکه عمه‌ش گفت اون شب بهش حمله شده بوده دروغ بوده. واقعا اون بارون رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : حصار آبی

پرپر

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
6
امتیازها
0
  • #1,358
سلام دوستان ببخشید من چند سال قبل یه رمان خوندم درباره دختری که دانشجوی روان شناسیه و برای پروژه تحقیقاتی و پایان نامه مجبور میشه برا بیمارستان روانی و اونجا با پسری به نام احسان که به خاطر نرسیدن به عشقش دیوانه شده آشنا میشه و شروع میکنه به درمانش و کمک کردن بهش به کمک یه پسری که فک کنم یکی از دوستای خانوادگی‌شون یا فامیلشون بود
که اونم روان شناس بود اخرم با همون پسر روان شناسه ازدواج میکنه
 

F.k.u

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #1,359
سلام وقت بخیر دنبال اسم رمانی میگردم که دختری به اسم افرا که به تصمیم دوران کودکی که پدرش به همراه دوستش گرفته بودن که بچه هامون باهم ازدواج کنند ولی اصلا نه دختر موافق بود نه پسر دست بر قضا اون پسر استاد دختر هست مجبور به اسم پسر هم مسیح محتشم ، که قرار بعد از مدتی از هم جدا بشن پدر دختر هم مریض هست لطفا اگر کسی می‌دونه راهنمایی کنه
 
آخرین ویرایش

سارایی

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #1,360
سلام رمان راجع به دختری به نام آرام که وازد خانواده ی رادمنش میشه و پسری به اسم سامی عاشقش میشه مادر سامی طناز اسم خواهرشم سارااست
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
63
عقب
بالا