مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

sdymaydh

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
10/4/23
ارسالی‌ها
17
پسندها
69
امتیازها
90
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #1,621
سلام یه رمان بود راجع به یه دختری که شوهرخواهرش فکر میکرد زنش بهش نامردی کرده دنبالش بوده خواهر و مادرشون تصادف میکنن میمیرن دختر برای نگهداری از خواهرزادش با مرد ازدواج میکنه مرد اذیتش میکرد بعد حامله شد مرد فهمید اشتباه میکرده
بد گفتم خیلی وقت پیش خوندمش اما کسی اسمشو میدونه؟
رمان تاوان گناه خواهرم
 

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
8,206
پسندها
36,047
امتیازها
96,873
مدال‌ها
35
سطح
35
 
  • مدیر
  • #1,622
سلام. ی رمان بود ک شوهر دختره، خواهر دوتا از پسرای داستانو مورد تعرض قرار بود و فرار کرده بود. بعد یکی از داداشای داستان ب دختره گیر داده بود و میپاییدش که شوهرشو پیدا کنه. ولی اینا رابطه‌ی خوبی با هم نداشتن. آخرش فکر میکنم دختره از شوهرش جدا میشه و همسر همین پسره میشه. دختره چشمای سبزی داشت و رابطشم با مادر شوهرش خوب نبود.
اگ کسی اسم رمانو میدونه لطفا بگه.:63:
بچه‌ها کسی این رمانو نمی‌شناسه؟لطفا اگر کسی میدونه اسمشو بهم بگه خیلی وقته دنبالشم :)
 
امضا : ماهی قرمز؛

Hoonaz

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/4/23
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,623
سلام وقتتون بخیر. یه دختر ورزشکار بود که پدرش معتاد بود یه مسابقه میخواست برا خارج از کشور نیاز به اجازه پدر بود و برادرهمسر دوستش که سرگرد بود باهاش رفت محله معتاد ها امضا گرفت از پدر دختره آخر سرهم گفتن دختره دوپینگ کرده تو مسابقات ولی سرگرده ثابت کرد بیگناهه. دختره قبلا توی شعبه بانک همسر دوستش کار می‌کرده. بعد از اونجا در اومد. خونش هم می‌شد طبقه بالا سرگرده
 

نامیرا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/4/23
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,624
سلام
دنبال یه رمان میگردم گه یه دختر جلوی یه مسجد میشینه و کم کم عاشق حاج آقای اون مسجد میشه و دختر سید هستش و اسم اصلیش رقیه است اما اسمش رو عوض کرده و...
لطفا اگه کسی اسم این رمان رو میدونه بگه
 

miadisi⁵

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/4/23
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,625
سلام من دنبال دوتا رمانم که یه دختره بود بابای پولداری داشت و پدرش و نامادرش اصلا دوسش نداشتن ،دختره با یکی از آشناهای پولدار زن برادرش خیلی کلکل داشتن آخرم ازدواج کردن ،دختره با دوستاش کافه کوچیک داشتن که شیرینی های خوشمزه ای درست میکرد

دومیشم خلاصه اش اینجوری بود یه دختری که با پدرش زندگی میکرد بعد پدرش یه زن گرفت که دوتا پسر داشت و بخاطر یه اتفاقاتی اومدن توی خونه اینا زندگی کردن بعد دختره با پسر بزرگه لجبازی میکرد و پسره هم بخاطر انتقام کارای دختره باهاش ازدواج میکنه و شب عروسی بهش میگه و کلی عذابش میده ولی دختره عاشقشه ولی پسره کلی عذابش میده و نمیزاره طلاق بگیره...
کسی اسم این دوتا رومان و میدونه؟
 

rozsefid

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/5/23
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,626
سلام من یه رمان خونده بودم که دختره تو خارج دکتر بود و توی تیمارستان کار میکرد دقیق یادم نیست فکر کنم اسمش ماریا بودو همونجا عاشق به پسر مریض میشه اون پسر با هیچکس به جز این دختر کنار نمیومد
ممنون میشم اگه اسمشو میدونید بگید:458042-4a1d0d9769a8c6431aded852c406c821:
 

نامیرا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/4/23
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,627
سلام دنبال یه رمان میگردم گه یه دختر جلوی یه مسجد میشینه و کم کم عاشق حاج آقای اون مسجد میشه و دختر سید هستش و اسم اصلیش رقیه است اما اسمش رو عوض کرده و... لطفا اگه کسی اسم این رمان رو میدونه بگه
 

rozsefid

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/5/23
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,628
سلام دنبال یه رمان میگردم که دختره عاشق پسره میشه ولی پسره خلافکاره و وقتی کسی خونه نیست میاد تو خونه با افرادش دختره رو میگیره دختره هم که می‌خواست فرار کنه از دستش میوفته و یه چاقو میره تو پهلوی دختره و خود پسره میبرتش بیمارستان اسمشو کسی میدونه بگه لطفا
 

ارغوانی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
3/11/22
ارسالی‌ها
20
پسندها
45
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,629
پادساعتگرد ، تشریفات ، آوانگارد ، تو را در گوش خدا آرزو کردم ، سیاه بازی ، نیکوتین
اینا قلم قوی ان و موضوع خوبی هم دارن ، به نظرم ارزش خوندن دارن خیلی قشنگن
ممنونم ❤
 

ارغوانی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
3/11/22
ارسالی‌ها
20
پسندها
45
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,630
پادساعتگرد ، تشریفات ، آوانگارد ، تو را در گوش خدا آرزو کردم ، سیاه بازی ، نیکوتین
اینا قلم قوی ان و موضوع خوبی هم دارن ، به نظرم ارزش خوندن دارن خیلی قشنگن
مننون❤
سلام دنبال یه رمان میگردم گه یه دختر جلوی یه مسجد میشینه و کم کم عاشق حاج آقای اون مسجد میشه و دختر سید هستش و اسم اصلیش رقیه است اما اسمش رو عوض کرده و... لطفا اگه کسی اسم این رمان رو میدونه بگه
رهایی از شب
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
عقب
بالا