سلام، دنبال یک رمان میگردم که یک دختری به عنوان خدمتکار وارد عمارت یک روستا میشه، فکر میکنم مادربزرگش از قبل اونجا کار میکرده و اونو میاره پیش خودش، دو تا دختر هم سن و سالش هم اونجا کار میکنن که این سه تا دوستای صمیمی ای میشن، ارباب عمارت یه پسریه که از دختره میخواد نقش معشوقش رو بازی کنه ولی یادم نیست برای چی این درخواست رو داشت ازش، دختر خاله ی پسره هم دوستش داشت و نامزد هم معرفی میشدن ولی پسره نمیخواستش، پسره و دختر خدمتکار عاشق هم میشن، دختره دزدیده میشه، پسره تا شهر برای پیدا کردنش میره و یادمه همون روزایی که داشت دنبال دختره میگشت موهاش رو از ته میزنه، اسم رمان رو اگه میدونید لطفا بگید، ممنونم