- ارسالیها
- 708
- پسندها
- 11,463
- امتیازها
- 28,373
- مدالها
- 25
- نویسنده موضوع
- #1
- نام رمان :
- غربت خویشتن
- نام نویسنده:
- *chista*
- ژانر رمان:
- #درام #فانتزی
کد رمان: 4036
ناظر: Sara_D
خلاصه:
گاهی اوقات باید کمی انسانیت یاد گرفت. رفتار و اخلاق خوب در مقابل دیگران کافی نیست! پیرزنی با هزاران تجربه و سن زیاد امروز در مقابل تندخوییهای نوهاش کاری نمیتواند بکند. نوهای که با نگاه اخمآلودش، با داد و هوارهایش، با سنگدلیهایش آیندهی خود را نابود میکند. آنگاه که همان پیرزن یک شبه تبدیل به زنی جوان میشود همهچیز تغییر میکند.
سخنی از نویسنده: میخوام با برگرفته از زندگی مادربزرگ مرحومم و همینطور مخلوطی از تخیلات ذهنم رمانی جدید خلق کنم. شاید برخی از اتفاقات رمان عینا برای مادربزرگم نیفتاده باشه ولی شبیهش رو دیدم. مادربزرگم...
ناظر: Sara_D
خلاصه:
گاهی اوقات باید کمی انسانیت یاد گرفت. رفتار و اخلاق خوب در مقابل دیگران کافی نیست! پیرزنی با هزاران تجربه و سن زیاد امروز در مقابل تندخوییهای نوهاش کاری نمیتواند بکند. نوهای که با نگاه اخمآلودش، با داد و هوارهایش، با سنگدلیهایش آیندهی خود را نابود میکند. آنگاه که همان پیرزن یک شبه تبدیل به زنی جوان میشود همهچیز تغییر میکند.
سخنی از نویسنده: میخوام با برگرفته از زندگی مادربزرگ مرحومم و همینطور مخلوطی از تخیلات ذهنم رمانی جدید خلق کنم. شاید برخی از اتفاقات رمان عینا برای مادربزرگم نیفتاده باشه ولی شبیهش رو دیدم. مادربزرگم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر