- ارسالیها
- 1,034
- پسندها
- 10,783
- امتیازها
- 30,873
- مدالها
- 15
- نویسنده موضوع
- #21
***
الیزابت (الیز)
- نه نه کلویی اون ریسهها نباید سبز باشن باشه؟ اونا باید حتما قرمز باشن! همین الان عوضش کن.
پوفی کشیدم و با خودکار آبیم کنار ریسههای قرمز یه تیک زدم که صدای نوازشوار کاترین اومد:
- هی الیز، میدونم یکم ترسناکه که تو بخوای این کارارو اداره کنی و درحین حال یکی از نامزدای این جشن باشی و استرس اینو داشته باشی که انتخاب میشی یا نه...ولی ازت میخوام آروم باشی!
لبخندی زدم و تابی به موهای فر شدم دادمو گفتم:
- واقعا ممنونم کاترین. فکر کنم واقعا به دلداریت نیاز داشتم!
کاترين سری تکون داد.
- الیز کار رومیزی هاهم تموم شد.
برگشتم سمت اریک و خواستم حرفی بزنم که اریک با خنده دستشو به علامت تسلیم برد بالا و گفت:
- رنگشون سفیده و گلدونای رز قرمز هم روی هر میز هست...
الیزابت (الیز)
- نه نه کلویی اون ریسهها نباید سبز باشن باشه؟ اونا باید حتما قرمز باشن! همین الان عوضش کن.
پوفی کشیدم و با خودکار آبیم کنار ریسههای قرمز یه تیک زدم که صدای نوازشوار کاترین اومد:
- هی الیز، میدونم یکم ترسناکه که تو بخوای این کارارو اداره کنی و درحین حال یکی از نامزدای این جشن باشی و استرس اینو داشته باشی که انتخاب میشی یا نه...ولی ازت میخوام آروم باشی!
لبخندی زدم و تابی به موهای فر شدم دادمو گفتم:
- واقعا ممنونم کاترین. فکر کنم واقعا به دلداریت نیاز داشتم!
کاترين سری تکون داد.
- الیز کار رومیزی هاهم تموم شد.
برگشتم سمت اریک و خواستم حرفی بزنم که اریک با خنده دستشو به علامت تسلیم برد بالا و گفت:
- رنگشون سفیده و گلدونای رز قرمز هم روی هر میز هست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر