نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار مصطفی مستور

  • نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 22
  • بازدیدها 548
  • کاربران تگ شده هیچ

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #1
پرهیز از نگاه کردن
به کسی که شوق دیدنش
کلافه ات کرده
تردید مبهمی را به یقینی روشن
تبدیل می کند
عاشق شده ای
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #2
پرهیز از نگاه کردن
به کسی که شوق دیدنش
کلافه ات کرده
تردید مبهمی را به یقینی روشن
تبدیل می کند
عاشق شده ای
یا یک مشت خاک باغچه ات
کاش دستگیره اتاقت بودم
تا روزی هزار بار مرا لمس کنی
چادرت بودم نه، کاش دستهایت بودم
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,988
پسندها
6,396
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
  • #3
یا یک مشت خاک باغچه ات
کاش دستگیره اتاقت بودم
تا روزی هزار بار مرا لمس کنی
چادرت بودم نه، کاش دستهایت بودم
من شما را...
منظورم این است...
بگذارید این طوری بگویم، تا حالا...
من هرگز هرگز هرگز...
 
امضا : بَهآرنارنج
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #4
من شما را...
منظورم این است...
بگذارید این طوری بگویم، تا حالا...
من هرگز هرگز هرگز...
زل می ‌زنم به دست‌هات
به ساعت مچی طلایی ات
به آستين پيراهن ا‌ت
تا فرو نروم در زمين
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #5
زل می ‌زنم به دست‌هات
به ساعت مچی طلایی ات
به آستين پيراهن ا‌ت
تا فرو نروم در زمين
نثار تویی که به فروتنی "نیستی" !

و در تک تک سلول های روح من

لانه کرده ای...
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #6
نثار تویی که به فروتنی "نیستی" !

و در تک تک سلول های روح من

لانه کرده ای...
یا نرگس چشم یا غنچه ی دهان

یا قامت سرو یا لب لعل

و ماه صورتت رانمی خواهم

آه، اگر چیزی هست برای رام کردن این اسبِ وحشیِ روح

تنها صدایت از پشت تلفن راه دور.
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #7
یا نرگس چشم یا غنچه ی دهان

یا قامت سرو یا لب لعل

و ماه صورتت رانمی خواهم

آه، اگر چیزی هست برای رام کردن این اسبِ وحشیِ روح

تنها صدایت از پشت تلفن راه دور.
رفتم تا پایان هر چه که بود و گم شدم،

و این‌ها

پیش از قصه‌ی لبخندِ تو بود...
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #8
رفتم تا پایان هر چه که بود و گم شدم،

و این‌ها

پیش از قصه‌ی لبخندِ تو بود...
دست خودشان نیست
وقتی از فرط معصومیت
با تابشی از جنس عشق
روح های ولگرد بعدازظهر را
بر نیمکتی سنگی
کشتار می کنند
چشم هایت
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #9
دست خودشان نیست
وقتی از فرط معصومیت
با تابشی از جنس عشق
روح های ولگرد بعدازظهر را
بر نیمکتی سنگی
کشتار می کنند
چشم هایت
تنگ مي‌ شود براي انگشتان كوچكت

آن‌ ها را مي‌ گذارم برابر خورشيد

تا با ترکیبی از كسوف و گرما

دوري‌ ات را معنا كنم.

!
 
آخرین ویرایش
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #10
تنگ مي‌ شود براي انگشتان كوچكت

آن‌ ها را مي‌ گذارم برابر خورشيد

تا با ترکیبی از كسوف و گرما

دوري‌ ات را معنا كنم.

!
می بویم گیسوانت را
تا فرشته ها حسودی کنند.
شانه می زنم موهایت را
تا حوری ها سرک بکشند از بهشت برای تماشا
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا