نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار وحشی بافقی

  • نویسنده موضوع m.donya
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 67
  • بازدیدها 1,687
  • کاربران تگ شده هیچ

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #31
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم رمیدیم
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم



دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم
 
امضا : ملکه جهنمی❄

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,184
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #32
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم



دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم
مشورت با غمزه چشمت را پی تسخیر کیست
باز این تدبیر بهر جان بی‌تدبیر کیست


دست یاری کاستین مالیده جیب ماگرفت
جیب ما بگذاشت تا دیگر گریبان‌گیر کیست
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #33
مشورت با غمزه چشمت را پی تسخیر کیست
باز این تدبیر بهر جان بی‌تدبیر کیست


دست یاری کاستین مالیده جیب ماگرفت
جیب ما بگذاشت تا دیگر گریبان‌گیر کیست
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود

آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

وین محبت به صد افسانه و افسون نرود

چه گمان غلط است این، برود چون نرود
 
امضا : ملکه جهنمی❄

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,184
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #34
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود

آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

وین محبت به صد افسانه و افسون نرود

چه گمان غلط است این، برود چون نرود
در مانده‌ام به درد دل بی علاج خویش
و ز بد مزاجی دل کودک مزاج خویش

مهر خزانه یافت دل و جان و هر چه بود
جوید هنوز ازین ده ویران خراج خویش
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,965
پسندها
4,732
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #35
شد دل‌آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت

با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت



حاش لله که وفای تو فراموش کند

سخن مصلحت‌آمیز کسان گوش کند
 
امضا : فلورا.

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,541
پسندها
20,775
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #36
شد دل‌آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت

با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت



حاش لله که وفای تو فراموش کند

سخن مصلحت‌آمیز کسان گوش کند
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم پریدیم
 

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,987
پسندها
6,396
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
  • #37
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم پریدیم
منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را
چیست قصد خون من آن ترک کافر کیش را
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,184
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #38
منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را
چیست قصد خون من آن ترک کافر کیش را
ابروی تو جنبید و خدنگی ز کمان جست
بر سینه چنان خورد که از جوشن جان جست

این چشم چه بود آه که ناگاه گشودی
این فتنه دگر چیست که از خواب گران جست
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,541
پسندها
20,775
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #39
ابروی تو جنبید و خدنگی ز کمان جست
بر سینه چنان خورد که از جوشن جان جست

این چشم چه بود آه که ناگاه گشودی
این فتنه دگر چیست که از خواب گران جست
ترسم جنون غالب شود طغیان کند سودای تو
طوقم به گردن برنهد عشق جنون فرمای تو
می‌آیی و می‌افکند چا کم به جیب عافیت
شاخ گلی دامن کشان یعنی قد رعنای تو
 

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,184
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #40
ترسم جنون غالب شود طغیان کند سودای تو
طوقم به گردن برنهد عشق جنون فرمای تو
می‌آیی و می‌افکند چا کم به جیب عافیت
شاخ گلی دامن کشان یعنی قد رعنای تو
وصلم میسر است ولی بر مراد نیست
بر دل نهم چه تهمت شادی که شاد نیست

غم می‌فروخت لیک به اندازه میفرست
یک دل درون سینه ما خود زیاد نیست
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا