مشاعره مشاعره با اشعار افشین یداللهی

  • نویسنده موضوع Deleted
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 44
  • بازدیدها 1,105
  • کاربران تگ شده هیچ

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,562
پسندها
21,331
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
سطح
31
 
  • #41
یک روز می‌آیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم


یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین، م**س.ت و خمارت نیستم
مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,190
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #42
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,562
پسندها
21,331
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
سطح
31
 
  • #43
تردید نکن در شوق تصمیم نگیر از خشم

آرام بگیر امشب ما هر دو پر از دردیم
میانِ آغوش‌های نا‌امن
دنبالِ امنیت می‌گردی
کمی بایست
خود را در آغوش بکش
تا زمین
کمی آهسته‌تر بچرخد
تا سرگیجه‌ات
کمتر شود
شاید دیگر نیازی نباشد
خود را به آغوش کسی بیاویزی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,190
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #44
میانِ آغوش‌های نا‌امن
دنبالِ امنیت می‌گردی
کمی بایست
خود را در آغوش بکش
تا زمین
کمی آهسته‌تر بچرخد
تا سرگیجه‌ات
کمتر شود
شاید دیگر نیازی نباشد
خود را به آغوش کسی بیاویزی

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن‌دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,562
پسندها
21,331
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
سطح
31
 
  • #45
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن‌دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو باحال پروانه ی من چه کردی؟
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا