- ارسالیها
- 948
- پسندها
- 44,175
- امتیازها
- 58,773
- مدالها
- 26
- نویسنده موضوع
- #1
- نام رمان :
- گلولهای که در سرم بود، مرا کشت
- نام نویسنده:
- جانان.م
- ژانر رمان:
- #اجتماعی #عاشقانه
کد رمان: 5157
ناظر: تگ: ویژه

خلاصه: ماهدخت دختری به ظاهر معمولی است که با دغدغههای غیرمعمولی، روزگار میگذراند. او تنی زخمی از یادگاران گذشته دارد و درگیر بازکردنِ کلاف سردرگم زندگیاش با مردی متفاوت ملاقات میکند.
فرهاد و مهناز دو دلدادهی جوانی هستند، که آغاز جنگ بر زندگیشان تأثیر میگذارد. فرهاد برای گذراندن خدمت سربازیاش به جنگ میرود. او در جنگ زخمهایی جسمی و روحی برمیدارد. زخمها با او قد میکشند.
زندگی ماهدخت و فرهاد بهم گره...
ناظر: تگ: ویژه

خلاصه: ماهدخت دختری به ظاهر معمولی است که با دغدغههای غیرمعمولی، روزگار میگذراند. او تنی زخمی از یادگاران گذشته دارد و درگیر بازکردنِ کلاف سردرگم زندگیاش با مردی متفاوت ملاقات میکند.
فرهاد و مهناز دو دلدادهی جوانی هستند، که آغاز جنگ بر زندگیشان تأثیر میگذارد. فرهاد برای گذراندن خدمت سربازیاش به جنگ میرود. او در جنگ زخمهایی جسمی و روحی برمیدارد. زخمها با او قد میکشند.
زندگی ماهدخت و فرهاد بهم گره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر