مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Rrrrrrrreeee

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/7/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
14
امتیازها
30
سطح
0
 
  • #1,401
سلام چندسال پیش این رمان خوندم خیلی ازش یادم نیست فقط اینکه دختره ۱۵ ساله اینا بود که بخاطر وضع بد مالیشون پدرش اینو میده به طلبکارش که ۳۰ سالش بوده .ازدواج میکنن و میره تو خونه پسره .ازش باردار هم میشه بعد کم کم اینا عاشق هم میشن ببخشید چیز زیادی ازش یادم نیست
[/QUOTE]
سلام . ازدواج اجباری اسم دختره بهار بود اسم پسره کامران اسم بچشون هم گذاشتن ارش از اسمش مطمئن نیستم ولی اگر اسم بهار و کامران رو سرچ کنین براتون رمان رومی یار .
 

Rrrrrrrreeee

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/7/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
14
امتیازها
30
سطح
0
 
  • #1,402
سلام این خلاصه یک رمان ایرانی خارجیه ممنون میشم اسمش رو بهم بگین
دختری هست که در رستوران و فروشگاه ها کار میکنه و مخارجش رو در میاره ولی از طرف پدر و برادرش مورد آزار و اذیت قرار میگیره و پدرش میگه تو بچه ی من نیستی چون مدام م**س.ت میکرده و اون شبی که با مادر دختر رابطه داشته و همسرش باردار میشه رو یادش نیست بعد از مدتی یه پسر پیداش میکنه و با خودش میبرتش و کمکش میکنه درس بخونه و وکیل بشه و کم کم دختر و پره عاشق هم میشن و دختر از حرف های پسره متوجه میشه که وقتی مادرش از ایران فرار کرده بوده به پدر این پسر پناه میاره و عاشق هم میشن اما بعد یه مدت فکر میکنه پدره بهش خ**یا*نت کرده و فرار میکنه و با پدر این دختر ازدواج میکنه و اوضاعش بد میشه ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

behnaz1999

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/8/20
ارسالی‌ها
48
پسندها
67
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #1,403
سلام رفقا. رمانی که من اسمش یادم نیست یه رمان خیلی باحال بود. دختره اصفهان زندگی میکرد با مادرش و چندتا برادر ناتنیش. تو کنکور پزشکی تهران قبول میشه و با کلی شرط و شروط میاد تهران برای تحصیل و یه خونه مجردی هم میگیره. وقتی وارد خونه میشه میبینه یه مرد اونجاس و کلی باهم کل میندازن که اینجا خونه من اون میگه نه خونه منه. خلاصه جونم واستون بگه دختره بعد کلی کل کل و فلان میفهمه پسره روحه و فقط این دختره میبیندش اوایلش هم ولی میترسه و جیغ جیغ میکنه. پسرع خودشم نمیدونه روحه و وقتی میفهمه کلی دپرس میشه. و از دختره میخواد کمکش کنه تا جسمش رو پیدا کنه. تا اینکه دختره تو بیمارستانی مشغول به کار میشه و جسم پسرع رو پیدا میکنه. ولی این دوتا عاشق هم شدن . ولی در کل رمانش خیلی توپ و باحاله طنز هم هست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

behnaz1999

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/8/20
ارسالی‌ها
48
پسندها
67
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #1,404
سـلامـ وقتتون بخیر

____


خلاصه رمان این ِ
یه دختر بود که یه شب میره مهمونی فکر کنم حالش بد میشه زنگ میزنه به شوهر خواهرش که بیاد دنبالش بعد اینارو پلیس با هم میگیره ازدواج میکنن اسم پسره فکر میکنم کیارش بود و خواهره دختر ِ هم خواهر ناتنیش بوده دختر ِیه پسر عمو هم داشت که عاشق دوست دختر ِ میشه آخرش همـ پسره و دختره عاشق هم میشن

___

میدونمـ بد توضیح دادمـ :d
اگه اسمش رو میدونید ممنون میشمـ بگید
در حسرت آغوش تو
 

saeideh.a.r.b.i

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
3/8/20
ارسالی‌ها
15
پسندها
25
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,405
سلام دوستان دنبال رمانی می گردم که پسره به دختره ت*جاوز رمی کنه چون فکر می کنه چون فمر می کرد که برادر دختره خواهرش رو ول کرده و خواهرش به خاطر همین خودکشی کرده دختره می ره خارج و از پسره حامله بوده بعد ها پسره می فهمه اشتباه می کرده کمی هم خونه بودن بعد عاشق هم میشن
من این رمانو خیلی دوست دارم لطفا هر کی اسمشو می دونه بگه
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Kia1995

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/7/20
ارسالی‌ها
43
پسندها
59
امتیازها
103
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #1,406
.
سلام رمان در مورد ی دختر ک ب خاطر آزار خانوادش میره ترکیه و اونجا زندگیش خوب میشه اگه اشتباه نکنم مجری هم هست.بعد با یکی از دوستای پسرش ک همجنسگراس ازدواج میکنه برای اینکه از دست مزاحمت های یکی خلاص شه بعد چند سال به عنوان مهندس معمار میاد ایران تا روی ی پروژه کار کنه و عاشق رئیس شرکت میشه و وقتی پسره بهش میگه بهش علاقه داره دختره میگه متاهله و میره ترکیه بعد هم پسره میره ترکیه و شوهر دختره بهش میگه ک دختره فقط به خاطر دوستیشون باهاش ازدواج کرده ک کسی نفهم او گیه بعد هم ک دختره طلاق میگیره و با اون پسره ازدواج میکنه.اگه کسی اسم رمان و میدونه ممنون میشم بگید
سلام زیتون
 

Zahra.khodae

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
6/8/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,407
رمانی که دختر عمو و پسر عمو به اجبار پدر بزرگ باهم از دواج میکنند و عکس های فتو شاپ به دست شوهر دختر میوفته که بخاطر اونا شوهر دختررو هرروز کتک میزنه و بعد میفهمه فتوشاپ بوده‌.
اونا فک میکنن زنش حاملس ولی بعدا میفهمن که لخته های خونی بوده.زن از شوهرش متنفر میشه ولی دوباره زندگیشون خوب میشه.
ممنون میگم اسمشو بگید
پسر غیرتی
 

Fariba aaa

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/4/20
ارسالی‌ها
165
پسندها
195
امتیازها
728
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #1,408
سلام من دنبال رمانيم كه دختره از پسره كه فكر كنم دوست داداشش بوده طلاق ميگيره و يه سرى مشكلاتى براش پيش مياد كه مجبور ميشه برگرده خونه پسره پيشش زندگى كنه در حالى كه صيغه طلاق هم بينشون جارى شده بوده
اخرین برف زمستان
 

Dr.haniii

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/8/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,409
سلام‌کسی میدونه یه رمان بود که پلیسی بود مه پسر پلیس مخفی بود
دختره واسه انتقام رفته بود تو باند خاافکارا نمیدونست این‌ولیسه فکر میکرد خلافکاره
عاشق هم‌میشن
حتی تو‌مهمونی تو‌کشی بود دختره رو پرت میکنه تو اب رقیبش
دختره شوک میشه میترسه
(اگه اشتباه نکنم پسره یه مدت مخفی میشه تو یه کشور دیگه دختره فک میکنه مرده)اینجاشو مطمعن‌نیستم‌همین‌رمان بود یا نه
تورو خدا کسی میدونه بگهه
بيشتر يادم نيس چیزی
 

Neda.m

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
27/12/18
ارسالی‌ها
207
پسندها
1,607
امتیازها
9,913
مدال‌ها
8
سطح
9
 
  • #1,410
امضا : Neda.m
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا