- ارسالیها
- 323
- پسندها
- 1,702
- امتیازها
- 10,133
- مدالها
- 10
- نویسنده موضوع
- #21
باشنیدن حرفش اخمهایش را درهم و صورتش را جمع کرد.
- بیخیال خانوم خپل شدن که خوشگل تر نمیکنه، درضمن به درد اینجا هم نمیخورم پس بزار برم!
بانو آنا از لحن کوچه بازاری او خندهاش گرفت و دست به موهای ژولیده و نامرتبش کشید.
- چه بلبل زبون! شنیدم بلندی خوب برقصی ببینم رقصت هم مثل زبونت تندوتیزه.
تا یادش میآمد جز شمشیر گرفتن و جنگیدن و کشتن کار دیگهای بلد نبود، اینکه رقصش عالی بود یقینا برای این جسم بود وگرنه او کجا و رقصیدن کجا.
پوف عمیقی کشید. بانو آنا کمی نزدیکش. همین که بوی بد عرقش آمد سریع دستش را روی بینیاش گذاشت و گفت:
- بهتره اول دست به سرو صورتت بزنیم چطوره؟
بعد از بازویش گرفت و میخواست یا خودش بکشاند که از حرص و روی غریضه با عکسالعمل سریعش دستش را گرفت و برعکس چرخید...
- بیخیال خانوم خپل شدن که خوشگل تر نمیکنه، درضمن به درد اینجا هم نمیخورم پس بزار برم!
بانو آنا از لحن کوچه بازاری او خندهاش گرفت و دست به موهای ژولیده و نامرتبش کشید.
- چه بلبل زبون! شنیدم بلندی خوب برقصی ببینم رقصت هم مثل زبونت تندوتیزه.
تا یادش میآمد جز شمشیر گرفتن و جنگیدن و کشتن کار دیگهای بلد نبود، اینکه رقصش عالی بود یقینا برای این جسم بود وگرنه او کجا و رقصیدن کجا.
پوف عمیقی کشید. بانو آنا کمی نزدیکش. همین که بوی بد عرقش آمد سریع دستش را روی بینیاش گذاشت و گفت:
- بهتره اول دست به سرو صورتت بزنیم چطوره؟
بعد از بازویش گرفت و میخواست یا خودش بکشاند که از حرص و روی غریضه با عکسالعمل سریعش دستش را گرفت و برعکس چرخید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش