ARYA-T نو ورود سطح 3 ارسالیها 39 پسندها 299 امتیازها 1,023 مدالها 4 24/6/23 نویسنده موضوع #1 اینجا شعرهایی که باحرف الف آغاز میشوند و برای مشاعره کاربرد دارند قرار داده میشود. اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
اینجا شعرهایی که باحرف الف آغاز میشوند و برای مشاعره کاربرد دارند قرار داده میشود. اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 24/6/23 #2 اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد گناه بخت پريشان و دست كوته ماست امضا : فلورا.
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 28/6/23 #3 فلورا. گفت اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد گناه بخت پريشان و دست كوته ماست کلیک کنید تا باز شود... ای لقای تو جواب هر سوال مشکل از تو حل شود بی قیل و قال ترجمانی هر چه ما را در دلست دست گیری هر که پایش در گل است امضا : m.sina
فلورا. گفت اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد گناه بخت پريشان و دست كوته ماست کلیک کنید تا باز شود... ای لقای تو جواب هر سوال مشکل از تو حل شود بی قیل و قال ترجمانی هر چه ما را در دلست دست گیری هر که پایش در گل است
ARYA-T نو ورود سطح 3 ارسالیها 39 پسندها 299 امتیازها 1,023 مدالها 4 28/6/23 نویسنده موضوع #4 این تمنایم به بیداری میسر کی شود کاشکی خوابم گرفتی تا به خوابت دیدمی
ARYA-T نو ورود سطح 3 ارسالیها 39 پسندها 299 امتیازها 1,023 مدالها 4 28/6/23 نویسنده موضوع #5 اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 29/6/23 #6 × ~ Faryad Tosi ~ × گفت اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است کلیک کنید تا باز شود... از مشت غبار ما صد ناله برانگیزی نزدیک تر از جانی با خوی کم آمیزی در موج صبا پنهان دزدیده بباغ آئی در بوی گل آمیزی با غنچه در آویزی امضا : m.sina
× ~ Faryad Tosi ~ × گفت اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است کلیک کنید تا باز شود... از مشت غبار ما صد ناله برانگیزی نزدیک تر از جانی با خوی کم آمیزی در موج صبا پنهان دزدیده بباغ آئی در بوی گل آمیزی با غنچه در آویزی
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 1/7/23 #7 m.sina گفت از مشت غبار ما صد ناله برانگیزی نزدیک تر از جانی با خوی کم آمیزی در موج صبا پنهان دزدیده بباغ آئی در بوی گل آمیزی با غنچه در آویزی کلیک کنید تا باز شود... از مكافات عمل غافل مشو گندم از گندم برويد جو ز جو امضا : فلورا.
m.sina گفت از مشت غبار ما صد ناله برانگیزی نزدیک تر از جانی با خوی کم آمیزی در موج صبا پنهان دزدیده بباغ آئی در بوی گل آمیزی با غنچه در آویزی کلیک کنید تا باز شود... از مكافات عمل غافل مشو گندم از گندم برويد جو ز جو
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 5/8/23 #8 فلورا. گفت از مكافات عمل غافل مشو گندم از گندم برويد جو ز جو کلیک کنید تا باز شود... آهوان را هر نفس از تیر ها فریادهاست لیک صحرا پر زِ بانگ خنده صیادهاست گل به غارت رفت و چشم باغبان در خون نشست بس که از جور خزان بر باغها بیداد هاست امضا : m.sina
فلورا. گفت از مكافات عمل غافل مشو گندم از گندم برويد جو ز جو کلیک کنید تا باز شود... آهوان را هر نفس از تیر ها فریادهاست لیک صحرا پر زِ بانگ خنده صیادهاست گل به غارت رفت و چشم باغبان در خون نشست بس که از جور خزان بر باغها بیداد هاست
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,488 پسندها 26,290 امتیازها 61,573 مدالها 56 6/8/23 #9 m.sina گفت آهوان را هر نفس از تیر ها فریادهاست لیک صحرا پر زِ بانگ خنده صیادهاست گل به غارت رفت و چشم باغبان در خون نشست بس که از جور خزان بر باغها بیداد هاست کلیک کنید تا باز شود... انگار من از جای بریدهی زخمی در تن تو روییدهام
m.sina گفت آهوان را هر نفس از تیر ها فریادهاست لیک صحرا پر زِ بانگ خنده صیادهاست گل به غارت رفت و چشم باغبان در خون نشست بس که از جور خزان بر باغها بیداد هاست کلیک کنید تا باز شود... انگار من از جای بریدهی زخمی در تن تو روییدهام
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 6/8/23 #10 Ayan گفت انگار من از جای بریدهی زخمی در تن تو روییدهام کلیک کنید تا باز شود... ای دوست غم تو سربه سر سوخت مرا چون شمع به بزم درد افروخت مرا من گریه و سوز دل نمیدانستم استاد تغافل تو آموخت مرا امضا : m.sina
Ayan گفت انگار من از جای بریدهی زخمی در تن تو روییدهام کلیک کنید تا باز شود... ای دوست غم تو سربه سر سوخت مرا چون شمع به بزم درد افروخت مرا من گریه و سوز دل نمیدانستم استاد تغافل تو آموخت مرا