مشاعره مشاعره با حرف پ

[m.sina]

پا به هرجا که نهی برگ گلی‌ست
همه‌جا شاهد رعنائی هست

پابند هو س نیستم ای عشق هوایی
این عشق زمینی است که آغاز صعود است

قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم
وای از تو چه سخت است همین قدر جدایی

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمری است در هوای تو می‌سوزم و خوشم

 

[m.sina]

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمری است در هوای تو می‌سوزم و خوشم

پا کشیدن مشکل است از خاک دامنگیر عشق
هر که را چون سرو اینجا پای در گل ماندماند

ناقص است آن کس که از فیض جنون کامل نشد
در چنین فصل بهاری هر که عاقل ماندماند

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

پا کشیدن مشکل است از خاک دامنگیر عشق
هر که را چون سرو اینجا پای در گل ماندماند

ناقص است آن کس که از فیض جنون کامل نشد
در چنین فصل بهاری هر که عاقل ماندماند

پنج روزی که درین مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست...

 

[m.sina]

پنج روزی که درین مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست...

پرده بگشای که من سوختهٔ روی توام
حسرت اندوختهٔ طلعت نیکوی توام

من نه آنم که ز دامان تو بردارم دست
تیغ بردار که منت کش بازوی توام

 

[مارینا آروین]

پرده بگشای که من سوختهٔ روی توام
حسرت اندوختهٔ طلعت نیکوی توام

من نه آنم که ز دامان تو بردارم دست
تیغ بردار که منت کش بازوی توام

پنج روزی که درین مرحله مهلت داری

خوش بیاسای زمانی که زمان این‌همه نیست

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

پنج روزی که درین مرحله مهلت داری

خوش بیاسای زمانی که زمان این‌همه نیست

پابند هو س نیستم ای عشق هوایی
این عشق زمینی است که آغاز صعود است

 

[لیلا؛]

پس به آخر این نکو کردند کاندر صد قران

این یکی صاحب قران را شاه و سرور ساختند

 

[لیلا؛]

پایگاه تازیانش ساختند ایوان روم

بلکه خوک پایگاهش جان قیصر ساختند

 

[لیلا؛]

پیش ما یاقوت یاقوتست و گوهر گوهر است

دأب ما اینست یعنی قدر گوهر نشکنیم