مشاعره مشاعره با حرف ژ

[m.sina]

ژرف بحریست پر از آب حیات

ژرف بحریست پر از آب حیات
موج زن آمده از کل جهات

موج زن آمده از کل جهات

ژنده‌ای پوشید می‌شد پیر راه
ناگهان او رابدید آن پادشاه

گفت من به یا تو هان ای ژنده پوش
پیر گفت ای بی‌خبر تن زن خموش

 

[Delaram*☆♡]

ژنده‌ای پوشید می‌شد پیر راه
ناگهان او رابدید آن پادشاه

گفت من به یا تو هان ای ژنده پوش
پیر گفت ای بی‌خبر تن زن خموش

ژرف بحریست پر از آب حیات
موج زن آمده از کل جهات

 

[m.sina]

ژرف بحریست پر از آب حیات
موج زن آمده از کل جهات

ژاله بر لاله فرو می چکد از دامن ابر

خیز و با لاله رخی ساحت گل زار ببوی

 

[Delaram*☆♡]

ژاله بر لاله فرو می چکد از دامن ابر

خیز و با لاله رخی ساحت گل زار ببوی

ژاژخایی هنر دندانش
هزل دستور لب خندانش

 

[m.sina]

ژاژخایی هنر دندانش
هزل دستور لب خندانش

ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته اند

 

[Delaram*☆♡]

ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته اند

ژاله بر برگ سمن همچون عرق بر روی او
لاله در صحن چمن مانند آن رخسار نیست

 

[m.sina]

ژاله بر برگ سمن همچون عرق بر روی او
لاله در صحن چمن مانند آن رخسار نیست

ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد

چشم مس ت او که مژگان را به قتلم تیز کرد
خنجر زهراب داده در کف قصاب داد

 

[Delaram*☆♡]

ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد

چشم مس ت او که مژگان را به قتلم تیز کرد
خنجر زهراب داده در کف قصاب داد

ژرف است محیط این جزیره
خاکش سیه است و آب تیره...

 

[m.sina]

ژرف است محیط این جزیره
خاکش سیه است و آب تیره...

ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته‌اند

همه سنگ افشان در آب‌خور عالم خاک
و آگه از زهر که در آب‌خور آمیخته‌اند

 

[Delaram*☆♡]

ژرف است محیط این جزیره
خاکش سیه است و آب تیره...