- تاریخ ثبتنام
- 3/7/21
- ارسالیها
- 1,487
- پسندها
- 26,176
- امتیازها
- 61,573
- مدالها
- 56
آنچه کردی تو به منآسمان نگاه خسته ی من خانه ی ابر های بارانزاست
نیستی و نبودنت تنها غصه ی آفتابگردانهاست
هیچ ستمکار نکرد
آنچه کردی تو به منآسمان نگاه خسته ی من خانه ی ابر های بارانزاست
نیستی و نبودنت تنها غصه ی آفتابگردانهاست
ای که به لطف و دلبریاز گناه م**س.ت اگر زاهد به کفر امد چه غم
از خطای اهل دل باشد که خالق بکذرد
ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوشای که به لطف و دلبری
از دو جهان زیادهای
ای دوست شاد باش که شادی سزای توستای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش
ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختیای دوست شاد باش که شادی سزای توست
این گنج مزد طاقت رنج آزمای توست
صبح امید و پرتو دیدار و بزم مهر
ای دل بیا که این همه اجر وفای توست
اتشی از عشق خود بر ما زدیای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی
لطف کردی سایهای بر آفتاب انداختی
آن نه زلف است و بناگوش که روز است و شب استاتشی از عشق خود بر ما زدی
تا بسوزی هم دل و هم جان ما
خوش بسوزان ما در این اتش خوشیم
تیزتر کن اتش سوزان ما
از سکوتم شکوه ها بسیار دارند مردمانآن نه زلف است و بناگوش که روز است و شب است
وان نه بالای صنوبر که درخت رطب است
آنان که خاک را به نظر کیمیا کننداز سکوتم شکوه ها بسیار دارند مردمان
در میان سنگ دل ها حرف دل گفتن خطاست