ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,837 پسندها 16,626 امتیازها 44,373 مدالها 20 26/10/23 #31 پایان قصهها همه تلخ است بعد از این گم میکنند خانهی خود را کلاغها امضا : ملکه جهنمی❄
ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ کاربر حرفهای سطح 31 ارسالیها 2,541 پسندها 20,649 امتیازها 48,373 مدالها 34 8/11/23 #32 پنداشتم آمدنش غم زدل رود همراه غیر آمد و دردم فزود ورفت
L.latifi❁ ناظر رمان سطح 14 ارسالیها 974 پسندها 7,216 امتیازها 22,873 مدالها 18 8/11/23 #33 پاک ناکرده تن ز گرد گناه پیش یزدان پاک باید شد امضا : L.latifi❁
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,837 پسندها 16,626 امتیازها 44,373 مدالها 20 9/11/23 #34 پروانه شدم بال زدم سوخت دو بالم دیوانه شدم داد زدم وای به حالم امضا : ملکه جهنمی❄
L.latifi❁ ناظر رمان سطح 14 ارسالیها 974 پسندها 7,216 امتیازها 22,873 مدالها 18 9/11/23 #35 پنج روزی که درین مرحله مهلت داری خوش بیاسای زمانی که زمان اینهمه نیست امضا : L.latifi❁
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,837 پسندها 16,626 امتیازها 44,373 مدالها 20 10/11/23 #36 پیرانه دلم عشق جوانی به سر افتاد وان راز که در دل بنهفتم به در افتاد امضا : ملکه جهنمی❄
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,552 پسندها 7,169 امتیازها 35,773 مدالها 16 11/11/23 #37 ملکه جهنمی❄ گفت پیرانه دلم عشق جوانی به سر افتاد وان راز که در دل بنهفتم به در افتاد کلیک کنید تا باز شود... پیش ارباب بصیرت گفتگوی عشق و عقل هست چون بیداری و خواب گران از هم جدا گرچه در صحبت قسمها بر سر هم میخورند خون خود را میخورند این دوستان از هم جدا امضا : m.sina
ملکه جهنمی❄ گفت پیرانه دلم عشق جوانی به سر افتاد وان راز که در دل بنهفتم به در افتاد کلیک کنید تا باز شود... پیش ارباب بصیرت گفتگوی عشق و عقل هست چون بیداری و خواب گران از هم جدا گرچه در صحبت قسمها بر سر هم میخورند خون خود را میخورند این دوستان از هم جدا
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,965 پسندها 4,718 امتیازها 28,973 مدالها 17 21/11/23 #38 پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد امضا : فلورا.
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,552 پسندها 7,169 امتیازها 35,773 مدالها 16 13/7/24 #39 فلورا. گفت پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد کلیک کنید تا باز شود... پا کشیدن مشکل است از خاک دامنگیر عشق هر که را چون سرو اینجا پای در گل ماندماند ناقص است آن کس که از فیض جنون کامل نشد در چنین فصل بهاری هر که عاقل ماندماند امضا : m.sina
فلورا. گفت پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد کلیک کنید تا باز شود... پا کشیدن مشکل است از خاک دامنگیر عشق هر که را چون سرو اینجا پای در گل ماندماند ناقص است آن کس که از فیض جنون کامل نشد در چنین فصل بهاری هر که عاقل ماندماند