نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با حرف ک

  • نویسنده موضوع ARYA-T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 89
  • بازدیدها 1,724
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,184
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #11
کردم سفر از کوی تو شاید روی از یاد
فریاد که جز یاد توام همسفری نیست
کنج عزلت را گزیدن یک قدم تا عاشقیست
عاشقی عمری میان جمع تنها بودن است
 
امضا : m.sina

Tara Motlagh

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,022
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
  • #12
کنج عزلت را گزیدن یک قدم تا عاشقیست
عاشقی عمری میان جمع تنها بودن است
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
 
امضا : Tara Motlagh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,184
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #13
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
کارم چو زلف یار پریشان و درهمست
پشتم به سان ابروی دلدار پرخمست

غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت
این شادی کسی که در این دور خرمست
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,965
پسندها
4,732
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #14
کارم چو زلف یار پریشان و درهمست
پشتم به سان ابروی دلدار پرخمست

غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت
این شادی کسی که در این دور خرمست
که بر من و تو در اختیار نگشاده است
نشان عهد و وفا نیست در تبم گل
بنال بلبل بیدل که جای فریاد است
حسد چه می بری ای سست نظم بر «حافظ»
 
امضا : فلورا.

Tara Motlagh

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,022
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
  • #15
که بر من و تو در اختیار نگشاده است
نشان عهد و وفا نیست در تبم گل
بنال بلبل بیدل که جای فریاد است
حسد چه می بری ای سست نظم بر «حافظ»
کاش می‌دیدی به چشم عاشقان رخسار خویش
تا دریغ از چشم خود می‌داشتی دیدار خویش

سر به دل‌ها داده‌ای مژگان خواب‌آلود را
برنمی‌آیی مگر با تیغ لنگردار خویش
 
امضا : Tara Motlagh

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,965
پسندها
4,732
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #16
کاش می‌دیدی به چشم عاشقان رخسار خویش
تا دریغ از چشم خود می‌داشتی دیدار خویش

سر به دل‌ها داده‌ای مژگان خواب‌آلود را
برنمی‌آیی مگر با تیغ لنگردار خویش
کــــه مــن از جمــله عالــم به دو صد پرده نهانم
مشنـو این سخن از من و نه زین خاطر روشن
که از این ظاهر و باطن نه پذیرم نه ستانم…
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

Deleted

کاربر فعال
سطح
37
 
ارسالی‌ها
1,487
پسندها
26,287
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
  • #17
کــــه مــن از جمــله عالــم به دو صد پرده نهانم
مشنـو این سخن از من و نه زین خاطر روشن
که از این ظاهر و باطن نه پذیرم نه ستانم…
کی گفته‌ام این درد جگر سوز دوا کن
برخیز و مرا با دل سرگشته رها کن
مارا ز تو ای دوست تمنای وفا نیست
تا خلق بدانند که یاریم جفا کن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,184
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #18
کی گفته‌ام این درد جگر سوز دوا کن
برخیز و مرا با دل سرگشته رها کن
مارا ز تو ای دوست تمنای وفا نیست
تا خلق بدانند که یاریم جفا کن
کاشکی هستی زبانی داشتی
تا ز هستان پرده‌ها برداشتی

هر چه گویی ای دم هستی از آن
پردهٔ دیگر برو بستی بدان
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #19
کسی روز محشر نگردد خجل
که شبها به درگه برد سوز دل
اگر بندهای دست حاجت آر
و گر شرمسار آب حسرت ببار
کاشکی هستی زبانی داشتی
تا ز هستان پرده‌ها برداشتی

هر چه گویی ای دم هستی از آن
پردهٔ دیگر برو بستی بدان
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,184
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #20
کسی روز محشر نگردد خجل
که شبها به درگه برد سوز دل
اگر بندهای دست حاجت آر
و گر شرمسار آب حسرت ببار
کس دل نمیدهد به حبیبی که بیوفاست
اول حبیب من به خدا بیوفا نبود

از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی
با چون منی به غیر محبت روا نبود
 
امضا : m.sina

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
100
بازدیدها
2,902
پاسخ‌ها
171
بازدیدها
3,365
پاسخ‌ها
110
بازدیدها
2,306
پاسخ‌ها
113
بازدیدها
2,530
پاسخ‌ها
100
بازدیدها
2,017
پاسخ‌ها
106
بازدیدها
2,374
پاسخ‌ها
129
بازدیدها
2,755

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا