خوش میروی در جان مناشعار آغاز شده با حرف خ اینجا قرار میگیرند.خوب دانم که مرا برده زِ یاد
من هم از دل بِکَنم بنیادش...
خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنندخبر دارم که در فردای فرداها
بهار ِ بهترینی هست.
دری را میگشایی:
پشت آن، درهای دیگر هم
خبر دارم
گشوده میشود آن آخرین در هم.
خبرت هست که از خویش خبر نیست مراخندههای عیش ما جز خودفراموشی نبود
این هم از مستی که فرمودی بگو شادی کجاست
خرم آن عاشق که بیند آشکارخوشم من با تب عشقت، طبیب آمد جوابش کن
حبیبم، چشم بیمار تو بس باشد طبیب من