- تاریخ ثبتنام
- 2/8/19
- ارسالیها
- 2,475
- پسندها
- 15,148
- امتیازها
- 44,373
- مدالها
- 20
عشق یعنی سر به دار اویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عیبش مکنید هوشمندانعشق یعنی سر به دار اویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشقم تو و بیمم تو عطرم تو نسیمم توعیبش مکنید هوشمندان
گر سوخته خرمنی بزارد
نالیدن عاشقان دلسوز
ناپخته مَجاز میشمارد
عشق چون کهنه شود محو نگردد به فراقعشقم تو و بیمم تو عطرم تو نسیمم تو
از باغ اقاقی ها عطری بمن آر امشب
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرمعشق خونگرم از محبّت کرده ایجاد مرا
آهوان از چشم نگذارند صیّادِ مرا
گر چه من چون غنچه دارم مهر خاموشی به لب
نکهت گل می کند تفسیر فریاد مرا
عاقل آنست که دیوانهٔ عشق است چو ماعجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
عشق یعنی بی گلایه لب فروبستن، سکوتعاقل آنست که دیوانهٔ عشق است چو ما
سخن عاقل دیوانه به دیوانه برید
دل مردان خدا هر که برد خوش باشد
گو بیائید و برید آن دل و مردانه برید