مشاعره مشاعره با حرف ق

  • نویسنده موضوع FakhTeh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 115
  • بازدیدها 5,105
  • کاربران تگ شده هیچ

Tara Motlagh

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,023
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #11
قربان آن غارتگرم کان دل نه تنها می برد
تاراج جان هم می کند، دل را به یغما می برد

ای دل طبیب عشق او دارد دوایی بوالعجب
آسوده را غم می دهد، صبر از شکیبا می برد
قفس شکسته و راهم به گلستان نزدیک است

ولی به کوتهی بال و پر چه خواهم کرد
 
امضا : Tara Motlagh

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,267
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #12
قفس شکسته و راهم به گلستان نزدیک است

ولی به کوتهی بال و پر چه خواهم کرد
قاصدک‌های پریشان را که با خود باد برد
با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد

ای که می‌پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند
سیل وقتی خانه‌ای را برد، از بنیاد برد
 
امضا : m.sina

Tara Motlagh

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,023
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #13
قاصدک‌های پریشان را که با خود باد برد
با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد

ای که می‌پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند
سیل وقتی خانه‌ای را برد، از بنیاد برد
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
 
امضا : Tara Motlagh

H.Allahdadi

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,958
پسندها
4,704
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #14
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند

ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
 
امضا : H.Allahdadi

Tara Motlagh

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,023
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #15
قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند

ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
قامتش را سرو گفتم سرکشید از من به خشم
دوستان از راست می‌رنجند نگارم چون کنم
 
امضا : Tara Motlagh

H.Allahdadi

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,958
پسندها
4,704
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #16
قامتش را سرو گفتم سرکشید از من به خشم
دوستان از راست می‌رنجند نگارم چون کنم
قدحي بود به دستم بفکندم بشکستم
کف صد پاي برهنه من از آن شيشه بخستم

تو بدان شيشه پرستي که ز شيشه است شرابت
مي من نيست ز شيره ز چه رو شيشه پرستم
 
امضا : H.Allahdadi

ملکه جهنمی❄

کاربر فعال تالار وحشت + گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2/8/19
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
15,148
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
سطح
25
 
  • #17
قربان وفاتم به وفاتم گذری کن
تا بوت توام بشنوم از رخنه تابوت
 
امضا : ملکه جهنمی❄

Deleted

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/7/21
ارسالی‌ها
1,487
پسندها
26,176
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
سطح
37
 
  • #18
قدر اهل درد، صاحب درد می‌داند که چیست
مرد صاحب درد، درد مرد می‌داند که چیست...
 

Deleted

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/7/21
ارسالی‌ها
1,487
پسندها
26,176
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
سطح
37
 
  • #19
قاصدک!
شعر مرا از بر کن
برو آن گوشه ی باغ
سمت آن نرگس م.ست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن
یک نفر یاد تو را
دمی از دل نبرد...
 

Deleted

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/7/21
ارسالی‌ها
1,487
پسندها
26,176
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
سطح
37
 
  • #20
قلم بنویس دردم را که در دل دردها دارم
قلم بنویس ازحالم که امشب غصه‌ها دارم
قلم بنویس از عمرم که عمری خون دل خوردم
قلم ای کاش چون زادم همان دم نیز می‌مردم
قلم بنویس از هجران و از هجر فراق یار
قلم بنویس درد دل چو دارم درد دل بسیار...
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا