• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

مطلوب رمان دراجِ بی‌بال | شبآرا کاربر انجمن یک رمان

melin f

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
522
پسندها
3,176
امتیازها
17,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #131
باز با صدایی بغضی و پر از سرزنش گفت:
- تا کی می‌خوای تا مغزت نکشید فرار کنی! تا کی می‌خوای از خودت و سرنوشتت فرار کنی! خواستی معلم بشی و نتونستی؟ خب می‌شدی! معلم می‌شدی خواهر من؛ ما که بهت التماس کردیم نکن؛ ما که می‌دونستیم تو بعد گذشتن از این موضوع روانی میشی! خسته‌مون کردی پروانه؛ اصلاً کسی رو جز خودت می‌بینی تو! مامان رو می‌بینی؟
حالا من بودم که بغض کرده بودم. بریده‌بریده گفتم:
- به خاطر اون... دست... کشیدم.
صدای پوزخندش تو گوشم پیچید.
- به خاطر اون دست کشیدی. نه به خاطر این‌که ضعیف بودی!
و اون هم انگار به استخونش رسیده بود که پر غیظ ادامه داد:
- تو خودت ضعیف بودی؛ جربزه نداشتی بری دانشگاه و یه‌بار یکی بد نگات کنه! تحمل نداشتی بشنوی ازت بپرسن کمک لازم داری یا نه! ارزه نداشتی عصا بگیری...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : melin f

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا