- ارسالیها
- 484
- پسندها
- 3,065
- امتیازها
- 17,083
- مدالها
- 15
- نویسنده موضوع
- #11
- هی شهاب؛ شما یادت رفته به پری اجازه بدی اونم سوال بپرسه ها. فقط خودت پرسیدی پسر.
خودم هم یادم رفته بود منم باید بپرسم. شهاب جواب داد:
- تمنای بخشش خواهری؛ باشه از این به بعد دقت میکنم. بپرسین پروانه خانم.
چی باید ازش میپرسیدم، کمی فکر کردم و بالاخره گفتم:
- دخترها همیشه مقصرند!
تابان با تعجب گفت:
- این و از کجا خوندی خواهری؟
- قبل چاپ شدنش خوندم عزیزم.
شهاب جواب داد:
- نجلا.
و ادامه داد:
- دوست نداشتنت مبارک؟
- نهال. عشق و احساس من؟
- بهار. طالع دریا؟
- دنیز. بانوی دورگه؟
- حاله. نگارنده؟
- آویسا. حکم کن؟
- دیلان. آینه زمان؟
- مجید؛ آرش و محبوبه. گناهکار؟
- آرشام. الهه مرگ؟
شادان خندون به حرف اومد:
- اینجوری پیش بره این بازی تا ابد ادامه داره.
ما بیتوجه ادامه دادیم.
- آدرینا. ملکه...
خودم هم یادم رفته بود منم باید بپرسم. شهاب جواب داد:
- تمنای بخشش خواهری؛ باشه از این به بعد دقت میکنم. بپرسین پروانه خانم.
چی باید ازش میپرسیدم، کمی فکر کردم و بالاخره گفتم:
- دخترها همیشه مقصرند!
تابان با تعجب گفت:
- این و از کجا خوندی خواهری؟
- قبل چاپ شدنش خوندم عزیزم.
شهاب جواب داد:
- نجلا.
و ادامه داد:
- دوست نداشتنت مبارک؟
- نهال. عشق و احساس من؟
- بهار. طالع دریا؟
- دنیز. بانوی دورگه؟
- حاله. نگارنده؟
- آویسا. حکم کن؟
- دیلان. آینه زمان؟
- مجید؛ آرش و محبوبه. گناهکار؟
- آرشام. الهه مرگ؟
شادان خندون به حرف اومد:
- اینجوری پیش بره این بازی تا ابد ادامه داره.
ما بیتوجه ادامه دادیم.
- آدرینا. ملکه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر