ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ
کاربر حرفهای
- تاریخ ثبتنام
- 1/9/23
- ارسالیها
- 2,700
- پسندها
- 21,980
- امتیازها
- 48,373
مشو مشو،زمن خسته دل جدا ای دوستتا خبر دارم از او بیخبر از خویشتنم
با وجودش ز من آواز نیاید که منم
مکن، مکن، به کف اندهم رها ای درست
عراقی
مشو مشو،زمن خسته دل جدا ای دوستتا خبر دارم از او بیخبر از خویشتنم
با وجودش ز من آواز نیاید که منم
ور تحمل نکنم جور زمان را چه کنمتو کافر دل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلسِتان ابرو
محمود بود عاقبت کار دراین راهدر مسجد و میخانه خیالت اگر آید
محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم
از گریه سوختیم وتو آهی نمی کنیمرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها