m.sina کاربر خبره کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,594 پسندها 7,234 امتیازها 35,773 مدالها 16 سطح 14 7/6/22 #91 زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند امضا : m.sina
Elixvx نو ورود نو ورود تاریخ ثبتنام 7/4/21 ارسالیها 44 پسندها 437 امتیازها 2,713 مدالها 5 سطح 5 7/6/22 #92 m.sina گفت زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند کلیک کنید تا باز شود... دست از طلب ندارم تا کار من برآید یا تن رسد به جانم یا جان ز تن برآید امضا : Elixvx
m.sina گفت زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند کلیک کنید تا باز شود... دست از طلب ندارم تا کار من برآید یا تن رسد به جانم یا جان ز تن برآید
m.sina کاربر خبره کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,594 پسندها 7,234 امتیازها 35,773 مدالها 16 سطح 14 7/6/22 #93 Elixvx گفت دست از طلب ندارم تا کار من برآید یا تن رسد به جانم یا جان ز تن برآید کلیک کنید تا باز شود... دیر کردی نیمه عاشق ترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت امضا : m.sina
Elixvx گفت دست از طلب ندارم تا کار من برآید یا تن رسد به جانم یا جان ز تن برآید کلیک کنید تا باز شود... دیر کردی نیمه عاشق ترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
Elixvx نو ورود نو ورود تاریخ ثبتنام 7/4/21 ارسالیها 44 پسندها 437 امتیازها 2,713 مدالها 5 سطح 5 7/6/22 #94 m.sina گفت دیر کردی نیمه عاشق ترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت کلیک کنید تا باز شود... ترسم ای مرگ نیایی تو و من پیر شوم آنقدر زنده بمانم که ز جان سیر شوم امضا : Elixvx
m.sina گفت دیر کردی نیمه عاشق ترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت کلیک کنید تا باز شود... ترسم ای مرگ نیایی تو و من پیر شوم آنقدر زنده بمانم که ز جان سیر شوم
m.sina کاربر خبره کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,594 پسندها 7,234 امتیازها 35,773 مدالها 16 سطح 14 7/6/22 #95 مرا نه دشمن شیطانیم به خاک افکند که تیر وسوسه از یار در کمین خوردم امضا : m.sina
فاطمه مقدم رو به پیشرفت رو به پیشرفت تاریخ ثبتنام 28/3/22 ارسالیها 182 پسندها 1,152 امتیازها 6,963 مدالها 11 سطح 10 31/7/22 #96 m.sina گفت مرا نه دشمن شیطانیم به خاک افکند که تیر وسوسه از یار در کمین خوردم کلیک کنید تا باز شود... ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم امضا : فاطمه مقدم
m.sina گفت مرا نه دشمن شیطانیم به خاک افکند که تیر وسوسه از یار در کمین خوردم کلیک کنید تا باز شود... ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
O Otaku88 نو ورود نو ورود تاریخ ثبتنام 26/7/22 ارسالیها 18 پسندها 258 امتیازها 990 مدالها 2 سطح 2 31/7/22 #97 توی وضعیت سفیدم باهات؛ متضاد منی ولی رفیقم باهات حامیم=/ ببخشید آهنگه فعلا نتونستم زیاد شعر بخونم فقط همین تو ذهنمه الان امضا : Otaku88
توی وضعیت سفیدم باهات؛ متضاد منی ولی رفیقم باهات حامیم=/ ببخشید آهنگه فعلا نتونستم زیاد شعر بخونم فقط همین تو ذهنمه الان
m.sina کاربر خبره کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,594 پسندها 7,234 امتیازها 35,773 مدالها 16 سطح 14 12/8/22 #98 Otaku88 گفت توی وضعیت سفیدم باهات؛ متضاد منی ولی رفیقم باهات حامیم=/ ببخشید آهنگه فعلا نتونستم زیاد شعر بخونم فقط همین تو ذهنمه الان کلیک کنید تا باز شود... دلی دارم که هر چندش بیازاری نیازارد نه دل سنگ است پنداری که ازردن نمیداند امضا : m.sina
Otaku88 گفت توی وضعیت سفیدم باهات؛ متضاد منی ولی رفیقم باهات حامیم=/ ببخشید آهنگه فعلا نتونستم زیاد شعر بخونم فقط همین تو ذهنمه الان کلیک کنید تا باز شود... دلی دارم که هر چندش بیازاری نیازارد نه دل سنگ است پنداری که ازردن نمیداند
فلورا. کاربر حرفهای کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 6/8/22 ارسالیها 1,955 پسندها 4,688 امتیازها 28,973 مدالها 17 سطح 14 12/8/22 #99 m.sina گفت دلی دارم که هر چندش بیازاری نیازارد نه دل سنگ است پنداری که ازردن نمیداند کلیک کنید تا باز شود... در همین روزهای بارانی، یک نفر خیره خیره میمیرد! امضا : فلورا.
m.sina گفت دلی دارم که هر چندش بیازاری نیازارد نه دل سنگ است پنداری که ازردن نمیداند کلیک کنید تا باز شود... در همین روزهای بارانی، یک نفر خیره خیره میمیرد!
فاطمه مقدم رو به پیشرفت رو به پیشرفت تاریخ ثبتنام 28/3/22 ارسالیها 182 پسندها 1,152 امتیازها 6,963 مدالها 11 سطح 10 15/8/22 #100 فلورا. گفت در همین روزهای بارانی، یک نفر خیره خیره میمیرد! کلیک کنید تا باز شود... دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد چـــون بشد دلبـــر و بـــا یار وفـادار چه کرد امضا : فاطمه مقدم
فلورا. گفت در همین روزهای بارانی، یک نفر خیره خیره میمیرد! کلیک کنید تا باز شود... دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد چـــون بشد دلبـــر و بـــا یار وفـادار چه کرد