متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره بیایید حرف دلمان را با مشاعره بیان کنیم

  • نویسنده موضوع **Black Knight**
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 273
  • بازدیدها 9,780
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
4,710
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #101
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چـــون بشد دلبـــر و بـــا یار وفـادار چه کرد
دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست

یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست!
 
امضا : فلورا.

_ماه_

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
154
پسندها
712
امتیازها
3,863
مدال‌ها
9
  • #102
دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست

یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست!
تا زد به نام من غم او قرعهٔ جنون
شد پاره پاره قرعه صفت استخوان مرا
 
امضا : _ماه_

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
4,710
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #103
تا زد به نام من غم او قرعهٔ جنون
شد پاره پاره قرعه صفت استخوان مرا
روحی که کنارم بود هذیان مصور شد

در ثانیه ای مجبور نبض از تک و تا افتاد

اینگونه مقدر بود اینگونه مقرر شد

ما حاصل من با توست قانون ضمیر این است!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] _ماه_

_ماه_

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
154
پسندها
712
امتیازها
3,863
مدال‌ها
9
  • #104
روحی که کنارم بود هذیان مصور شد

در ثانیه ای مجبور نبض از تک و تا افتاد

اینگونه مقدر بود اینگونه مقرر شد

ما حاصل من با توست قانون ضمیر این است!
ترکی که ازو خانه‌ی من رفته به تاراج
اینست که از خانه برون تاخته اینست
ماهی که بود پادشه خیل نکویان
اینست که از ناز قد افراخته، اینست
 
امضا : _ماه_

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
4,710
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #105
ترکی که ازو خانه‌ی من رفته به تاراج
اینست که از خانه برون تاخته اینست
ماهی که بود پادشه خیل نکویان
اینست که از ناز قد افراخته، اینست
تنها به فکر مرگ، وامانده است ...
تا خون بهایت را بپردازد
بنشین غروبِ شعر از اینجاست ...
از کفش های پشتِ در مانده!
 
امضا : فلورا.

فاطمه مقدم

رو به پیشرفت
سطح
10
 
ارسالی‌ها
182
پسندها
1,151
امتیازها
6,963
مدال‌ها
11
  • #106
تنها به فکر مرگ، وامانده است ...
تا خون بهایت را بپردازد
بنشین غروبِ شعر از اینجاست ...
از کفش های پشتِ در مانده!
هرکه آمد اندکی ما را پریشان کرد و رفت
 

ساپورا

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
262
پسندها
1,462
امتیازها
10,133
مدال‌ها
10
  • #107
توانی نمانده است دگر
آه! کاش این شب به فردا نرسد
 
امضا : ساپورا

فاطمه مقدم

رو به پیشرفت
سطح
10
 
ارسالی‌ها
182
پسندها
1,151
امتیازها
6,963
مدال‌ها
11
  • #108

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
4,710
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #109
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی
یک در کنار پنجره رویید ... زین پس جهان در خانه جا میشد
یا پنجره میرفت سمتِ مرگ ... یا در به روی مرگ وا میشد!
 
امضا : فلورا.

_ماه_

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
154
پسندها
712
امتیازها
3,863
مدال‌ها
9
  • #110
یک در کنار پنجره رویید ... زین پس جهان در خانه جا میشد
یا پنجره میرفت سمتِ مرگ ... یا در به روی مرگ وا میشد!
درمحفل ما ومنم‌، محو صفیر هرصدا
نم‌خورده ساز وحشتم‌، زین‌نغمه‌های‌ترصدا
حیرت نوا افسانه‌ام‌، از خویش پر بیگانه‌ام
تا در درون خانه‌ام دارم برون در صدا
 
امضا : _ماه_

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
99
بازدیدها
2,753
پاسخ‌ها
168
بازدیدها
3,146
پاسخ‌ها
100
بازدیدها
2,063
پاسخ‌ها
107
بازدیدها
2,349
پاسخ‌ها
99
بازدیدها
1,883
پاسخ‌ها
105
بازدیدها
2,238
پاسخ‌ها
128
بازدیدها
2,604

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا