«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

شعر مجموعه اشعار فرشته‌های کاغذی | سلامان کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع salaman
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 437
  • کاربران تگ شده هیچ

salaman

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
364
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام مجموعه شعر: فرشته‌های کاغذی
شاعر: سلامان
قالب: سپید
مقدمه:
در چشم های تیره شبی چرکین
که خیره بود به لب های کبود زمین
هیچ نبود
به جز تاولِ نحسِ آفتاب
بر جسم کوچک و معصومانه‌ی فرشتگان کاغذی
که از شرمِ داغشان
به آغوشِ مرگ می‌شتافتند

 
آخرین ویرایش

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,500
پسندها
40,678
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • مدیر
  • #2
•| بسم رب العشق |•
1000008755.jpg
ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛ لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
"قوانین بخش اشعار کاربران"
***
پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.

"تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار"
***
پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست تگ دهید و از کیفیت اشعار خود آگاه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kalŏn

salaman

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
364
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #3
نگاه خسته به دیواری
که پشت آن شهری خسته
شبیه قصه‌های اساطیری
[نفس...نفس...خسته...]
به فکر غرق شدن است
در افکار مردمانش
شبیه آتلانتیس


 

salaman

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
364
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #4
این شعر داستانِ رسیدن است
رسیدنِ دو دستِ نگاه به نگاه
رسیدنِ دو جفت چشمِ پا به پا
و آری دو لب
که حرف‌های یکدیگر را
از سکوتِ زبان‌های لالشان
یاد میگیرند

 

salaman

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
364
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #5
خاک می‌شود در گلدانی سفالی
تمام خاطراتی از عطر حضورت
درون یک نوار کاست قدیمی
ضبط شد مثل صدایت

که همچنان جلوی چشمانم می‌رقصد
 

salaman

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
364
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #6
شاید در عمقِ سیاه زمان
حادثه را درک کرده باشد
کسی که دیروز را نفس می‌کشد
هرگز چشم به بشارتِ اکسیژنِ فردا ندارد
 

salaman

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
364
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #7
مثل خواب دمِ صبح
چه فرق می‌کند
لذتی ناتمام یا فریبی دلرزان باشی؟
وقتی که من سالهاست اسیرم

 

salaman

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
364
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #8
چشم بستن به خیالی تاریک
پشتِ لمسِ تنهایی را
دست کشیدن
از تمام آدمک‌های پوشالی
در خُنَکای تابستان
 

salaman

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
364
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #9
در پشتِ کتابِ فلسفه پنهان شد
مرزِ توهم و واقعیت
در خواب های کوچک و معصوم
بر پشتِ بام عقل
بر خوابگاهِ عشق
در پشتِ پرده‌های نجابت

 

salaman

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
364
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #10
دلخسته و تنها
در این باران تاریکی
چشم‌هایم را می‌بینند
رو به حقیقت
و به خیال محض
پناه میبرم
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 5)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا