- تاریخ ثبتنام
- 7/4/18
- ارسالیها
- 363
- پسندها
- 15,114
- امتیازها
- 39,073
- مدالها
- 17
هااا من ترسناک بیدم بترس ازومگاهی اوقات![]()
هااا من ترسناک بیدم بترس ازومگاهی اوقات![]()
هااا راس می گوعه ولی الان تو باید بترسی که ری..به برنامم :/تو باید بترسی نه من !!! بپا جا تاریک گیرت نیارم![]()
من عادت دارم هرشب یه ساعت برم دو تو یه شهرک صنعتی که روی یه مرتع سرسبز ساخته شده.. طبق عادت هرشب هفته قبل رفتم دو تو اون شهرک،(تو اون شهرک بجز اولش ک نگهبانی داره شبا هیچ ادمی تو اون شهرک نیس ولی پر از سگه یعنی هر 10متر حداقل 2تا سگ می بینی ک گوشه خیابون نشسته )خب این سگا هیچ وقت دنبال نمیکردن منو تا این ک اون شب داشتم می دویدم اروم اروم ک دیدم یه سگ مشکی ک خداییش خیلی سگ بود...یعنی خیلیی بزرگتر از سگای دیگه بود یه پارس کرد من توجه نکردم( دیدم یه ماشین حدودا 100متر جلو تر ازمنه یه پسره داشت به زنش رانندگی یاد میداد فک کنم زنه رو دنده دو بود ماشینش )دوباره سگه یه پارس کرد من یکم ته دلم خالی شد با پارس سومش دیدم همه سگا بلند شدن...
چه شباهتی :/ من تو روز روشن هم این ترسو دارممن از اینکه شب خونه تنها باشم میترسم..... چون وسایل خونه همش صدا از خودشون در میارن و از اونجایی که خونمون دوطبقه و پایین خالیه ترسنانک ترم میشه برایه همین هروقت تنهام شبا همه لامپارو رو شن میکنم تلوزیون رو هم روشن میکنم و صداش رو زیاد میکنم از تویه کامپیوترم هم اهنگ میزارم و در اخر یه وسیله برایه دفاع از خودم دستم میگرم و هی از اینور خونه به اونور خونه میرم و با هر صدایی هم دومتر میپرم بالا....خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
كوچك بودم از گاو
الان كه نه اما هنوز كابوسشو ميبينم كه تو يه گاو داري گير افتادم و گاو هام دنبالم...
:oops::D
