- ارسالیها
- 75
- پسندها
- 447
- امتیازها
- 2,648
- سن
- 23
ستارهمستانه
تنها تو بتابـ
ای گوهر مستانهـ منـ
در ظلمتـ اینـ شبـ
کـ آواز مستانهی شباویز را،
ستارهای نمیتابد
من آن ستاره ی نامرئی ام که دیده نشد
صدای گریه ی تنهایی اش شنیده نشد
ستارهمستانه
تنها تو بتابـ
ای گوهر مستانهـ منـ
در ظلمتـ اینـ شبـ
کـ آواز مستانهی شباویز را،
ستارهای نمیتابد
گریهستاره
من آن ستاره ی نامرئی ام که دیده نشد
صدای گریه ی تنهایی اش شنیده نشد
اسیرگریه
اسیر گریه ی بی اختیار خویشتنم
فغان که در کف من اختیار باید و نیست
قفساسیر
تورا می خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آغوشت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن
من این کنج قفس مرغی اسیرم
زندانبانقفس
مرا یارای رفتن زین قفس نیست
اگر هم مرد زندانبان
بخواهد
گر از بهر پروازم نفس نیست