متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره‌ی واژه نما

  • نویسنده موضوع .:|Reihane|:.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1,565
  • بازدیدها 35,710
  • کاربران تگ شده هیچ

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • #821
مادر:
مادر موسیقی بهشت همانا صدای توست
گوش دلم به زمزمه لای لای توست
دل
سر سبز دل از شاخه بریدم تو چه کردی؟
افتادم و بر خاک رسیدم تو چه کردی؟
 
امضا : M.Fakher
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aran

Aran

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,426
پسندها
8,978
امتیازها
31,873
مدال‌ها
20
  • #822
دوست:
سال ها رفت و زیادم نرود دوست هنوز
تا چه کردم که مرا دشمن جان اوست هنوز
 
امضا : Aran

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • #823
دوست آن است که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
 
امضا : M.Fakher

Aran

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,426
پسندها
8,978
امتیازها
31,873
مدال‌ها
20
  • #824
بغض:
سر بسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن عقده هاي گره گشا در گلو شكست
 
امضا : Aran
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M.Fakher

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #825
بغض:
سر بسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن عقده هاي گره گشا در گلو شكست
«گلو»
گفتمش ای رسول جان ای سبب نزول جان
ز آنک تو خورده‌ای بده چند عتاب و گفت و گو
گفت شراره‌ای از آن گر ببری سوی دهان
حلق و دهان بسوزدت بانگ زنی گلو گلو
«مولانا»
 
امضا : Alie.Z

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #826
«گلو»
گفتمش ای رسول جان ای سبب نزول جان
ز آنک تو خورده‌ای بده چند عتاب و گفت و گو
گفت شراره‌ای از آن گر ببری سوی دهان
حلق و دهان بسوزدت بانگ زنی گلو گلو
«مولانا»
دهان
در دهان من نمیداند چه شد افتاد من
مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M.Fakher

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • #827
گر تو تویی و من منم
من نه منم نه من منم
 
امضا : M.Fakher

Alie.Z

مدیر بازنشسته
سطح
6
 
ارسالی‌ها
2,339
پسندها
6,278
امتیازها
30,973
مدال‌ها
6
سن
23
  • #828
گر تو تویی و من منم
من نه منم نه من منم
«منم»
تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی
تو نه بر آنی که منم من نه بر آنم که تویی
من همه در حکم توام تو همه در خون منی
گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی
«مولانا»
 
امضا : Alie.Z
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

s-a-h-a-r

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
435
پسندها
6,973
امتیازها
21,773
مدال‌ها
13
  • #829
«منم»
تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی
تو نه بر آنی که منم من نه بر آنم که تویی
من همه در حکم توام تو همه در خون منی
گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی
«مولانا»
خورشید
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت
 
امضا : s-a-h-a-r

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,090
پسندها
23,098
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
  • #830
سینه
نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی
سینه ی مشروح تویی بر در اسرار مرا
 
امضا : Shiva.Panah

موضوعات مشابه

  • قفل شده
  • مهم
مشاعره‌ی نوروزی مشاعره‌ی نوروزی | 1403
پاسخ‌ها
132
بازدیدها
4,506

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا