«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

اشعار فراخور °•اشعار گاه و بی‌گاه•°

  • نویسنده موضوع GHAZAL NAROUEI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 70
  • بازدیدها 17,547
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

آبی پَرَست؛

هنرمند انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
34,136
امتیازها
64,873
مدال‌ها
43
  • #21
شعر‌ مناسبتی ۱۹ شهریور روز جهانی پیشگیری از خودکشی
شاعر: Fateme. Fateme.

ذوب شده است
زمین هم
تا زانو فرو می‌روم
هر قدم
سست‌تر از
هر قدم
نگاه می‌کنم
راه می‌روند
ولی نابینا
می‌خندند
ولی ناشنوا
فریاد می‌زنم
خاموش
مسکوت
فرو می‌روم
باز هم
دستم را بگیر
حرفم را بشنو
من در لبه ی پرتگاهم
وَ سقوط چیست؟
لحظه‌ای که
لبخندت را دریغ کردی
هنگامی که
پایم لغزید
وَ دقایقی که
من در باتلاق وهم
دست و پا می‌زدم
وَ قطره‌های شرم
بر سر و صورتت
نشسته بود
دقایقی که
گوش‌هایم شنیدند
سکوتت را
وَ تو شنیدی
صحبت خاله زنک‌ها را
می اندیشم
چه کسی قاتل بود
من یا تو؟
دیر زمانی‌ست که
با چشم باز
می‌خوابم
وَ با دهان و بینی بسته
نفس می‌کشم
مرا از گناهش نترسان
من در انتهای راه
با ماه
پیمان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : آبی پَرَست؛

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #22


شعر مناسبتی ۷ مهر
روز ایمنی و آتش‌نشانی
شاعر: Fateme. Fateme.


rooze-‌atashneshan copy.jpg

دخترک کبریت در دست، زیر پرده جا گرفت
ناگهان شعله کشید وُ آتشی برپا گرفت

مادرش آسیمه‌سر، می‌رفت سویش زار زار
در سرش پروانه‌ای مرد و دلش سودا گرفت

می‌کشید ناخن به سینه، صورتش را چاک چاک
عاقبت همسایه‌ها جمع و شبی بلوا گرفت

نومید و خسته بود آن مادر از این درد، درد
ناگهان شخصی رسید و او دلش گرما گرفت

رفت جنگ آتش و پنجه کشیدش چنگ چنگ
آتشی خاموش گشت و خانه را سرما گرفت

کودکِ ترسیده سوی مادرش رفت تند تند
او نشانش آتش و کل تنش سودا گرفت

گرچه عمری خنده بر لب‌ها نشانَد باز باز
جان خود بخشید، یادش عالمی درجا گرفت
...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #23
شعر مناسبتی ۷ مهر
روز بزرگداشت شمس تبریزی
شاعر: Fateme. Fateme.

shams copy.jpg

مولوی گوید که مرد روزگار
دست گیرد از فقیری بس نزار

او مرید است و دل او هم مراد
روزگار گرچه که این فرصت نداد

شعرهایش گرچه کم آید به چشم
او بجوشاند به خون دریای خشم

خشم از هر چه که در دنیا بُوَد
آتش عشقی ز او بر جا بُوَد

شمس خورشیدَست و دنیا هم زمین
نور گیرد زندگی از او، همین


شما می‌توانید صوت این شعر را از تیم آوا بشنوید.
صوت شعر
 
امضا : FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #24
شعر مناسبتی ۸ مهر ماه
روز بزرگداشت مولانا
شاعر: Fateme. Fateme.

IMG_20230930_114735_359.jpg

«ماییم که از باده‌ی بی جام خوشیم
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم»

در روز سما* و شب به دور از مردم
بی جامه و خفته بر سر بام خوشیم

سردسته که در جمع، خودش خاموش* است
ماییم که در بند دو صد دام خوشیم

زیبا سخنی بود که مولانا گفت
«ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم»


*رقص عرفانی دراویش، مریدان حضرت مولانا
*اشاره به تخلص ایشان؛ خامُش

شما می‌توانید صوت این شعر را از تیم آوا بشنوید.
صوت شعر
 
امضا : FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #25
شعر مناسبتی ۱۶ مهر ماه
روز کودک
شاعر: a.azarbakhsh a.azarbakhsh

IMG_20231008_112434_438.jpg

بر بام کوتاه کودکی
چشم‌انداز زندگی
اندازه چشممان بود...

زندگی
هم قدمان بود...
هم پای
بازی هایمان
دلیل
خنده هایمان
تمام
شادی هایمان...

زندگی
کوچکتر که بود
شیرین‌تر بود‌...

عجله کردیم
که زود بزرگ شدیم..!
می‌دانی؟

زندگی
همزادمان بود...
نمی‌دانستیم
زندگی
هم با ما
بزرگ می‌شود
و در کودکی دیگر
جایمان نمی‌شود...
لباسهای مرا ببینید...
و کفشهایم را..!

و دیر فهمیدیم
که زندگی سرابی ست
و نه آب زلالی ست
به وضوح کودکی.



شما می‌توانید صوت این شعر را از تیم آوا بشنوید....​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #26
شعر مناسبتی ۱۶ مهر ماه
روز کودک
شاعر: Fateme. Fateme.

IMG_20231008_112434_438.jpg


کاش بازم کودکی
در زیر باران می‌شدم
می‌دویدم زیر باران‌های خوب روزگار
بی‌خیال روزگار
بی‌خیال روزگار
چشم می‌بستم به روی مشکلات
عشق را هرگز نمی‌دیدم به خود
می‌دویدم از سر هر جوی و دشت
می‌گذشتم از سر هر آه و اشک
شاد می‌گشتم به حرفی
گریه‌ می‌کردم فقط
بهر آن آتاری کهنه
همان خانه درختی‌های دور
روزهای بازی و آن و ذوق و شور
کاش برگردم به آن روز غریب
دور از این پستی بلندی و نشیب
سیب‌های ترش باغ خاله را گازی زنم
یاد باد آن روزگاران قدیم
کاش بازم می‌دویدم
زیر باران‌های خوب روزگار
بی‌خیال روزگار
بی‌خیال روزگار
 
امضا : FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #27
لسان-الغیب.jpg
۲۰ام مهر، روز بزرگداشت حضرت حافظ
شاعر: Fateme. Fateme.

ما ز حافظ چشم یاری داشتیم
خب درست بود آنچه می پنداشتیم

دفتر شعرش گشودیم رو به رو
سدِّ حرمان* را ز رو برداشتیم

حضرتش آنگه به ما فالی گشود
شد همان چیزی که می‌پنداشتیم

حافظا از شعر نابت ما به حق
عشق نیکو را به دل انباشتیم

شما می‌توانید صوت این شعر را از تیم آوا بشنوید.
صوت شعر
 
امضا : FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #28
images.jpeg
۲۳ام مهر، روز جهانی عصای سفید
شاعر: a.azarbakhsh a.azarbakhsh

آن‌ها
در مسابقه
دیدن دنیا
چشم ندارند...
تنها دل دارند...

صدای دنیا را
دل فریب‌تر
می‌شنوند...

دنیا را
با لمس
زیبا می‌بینند...
و چهره زشتش را
با چشم نمی‌بینند...

دنیا با چهره زشتش
در تاریکی برایشان
ترسناک نیست!
هر چه دنیا را
بیشتر ببینیم
زشت تر می‌شود...
آنها با چشم دل
همه چیز را می‌بینند
و چراغ دلشان روشن‌ست...

آنها
انگار
در اسارت
دنیایند..
چشم‌بند دارند
و امیدشان به بو
و لمس و شنودست...

آنها
سراب دنیا را...
هزار چهره
و هزارتوی دنیا را
نمی‌بینند...

آنها
زبان تاریکی را
خوب بلدند...
و استاد چشم‌بندی‌اند...

با عصای سفید
گام‌های خود را
رصد می‌کنند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #29
۲۵ام مهر؛ روزجهانی ریشه‌کنی فقر
شاعر: Fateme. Fateme.

دلم گرفته است خدا
در انتهای کوچه‌ها
هنوز هم پدربزرگ
غمین و دل شکسته است
یکی‌دوتا پرنده هم
در اوج بی‌کسی او
از این گذار پر عبور
دگر گذر نمی کند
نگاه او پر است ولی
بلند داد می‌زند
کسی در این گذار مرگ
واکس دگر نمی‌زند؟
خودت بیا به کوچه‌ها
دلم گرفته است خدا
دلم گرفته است خدا
 
امضا : FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #30
۲۵ام مهر؛ روزجهانی ریشه‌کنی فقر
شاعر: کمدین پوچ شده کمدین پوچ شده

قهقهه‌ی زالوها

میان گندم‌ها
و گل‌های آفتاب‌گردان
با چشمان اشک‌آلود
سرگردان راه می‌روم
شمع کنج پنجره‌
از دردها آب می‌شود
و همچنان
پنهان می‌گرداند
رنج خویش را
پشت فروغی نمایشی
اشک‌ها تر می‌کنند
ترک لب‌های
کودک کشاوز را
همچون رودهایی که
برای رهایی گریبانشان
از خشکسالی
میل پناه دارند
به اشک مردمانشان
با خون چشمان پدر
رود شرمندگی می‌جوشد
و خراش می‌دهد روحم را
قهقهه‌ی زالوهایی که
پس از خوردن این خون
دوباره زنده شده‌اند...
 
امضا : FakhTeh
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 5)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا