مهم اشعار مناسبتی

  • نویسنده موضوع GHAZAL NAROUEI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 49
  • بازدیدها 15,452
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

FakhTeh

مدیر ارشد + مسئول فنی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
29/1/20
ارسالی‌ها
3,941
پسندها
41,601
امتیازها
71,672
مدال‌ها
36
سطح
38
 
  • مدیرکل
  • #31
۲۵ام مهر؛ روزجهانی ریشه‌کنی فقر
شاعر: a.azarbakhsh a.azarbakhsh

آمار سقوط
وحشتناک ست...!

تعداد کارگرانی
که هرروز
از بالای خط فقر
به ارزانی
به پایین می‌افتند...
و در زیر آوار
گرانی
می‌میرند...

 
امضا : FakhTeh

FakhTeh

مدیر ارشد + مسئول فنی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
29/1/20
ارسالی‌ها
3,941
پسندها
41,601
امتیازها
71,672
مدال‌ها
36
سطح
38
 
  • مدیرکل
  • #32
۲۵ام مهر؛ روزجهانی ریشه‌کنی فقر
شاعر: a.azarbakhsh a.azarbakhsh

آهای فروشنده؟
شنیده‌ام که
جان ارزان می‌خری
و ابزار زنده ماندن
گران می‌فروشی...؟

یک زندگی هوا
با اکسیژن خالص
کیلویی چند؟

آب لیتری چند؟
ارزانتر دارید؟

آرامش دارید هنوز؟
یا تمام شده؟

امنیت لازم ندارم
از قبل دارم هنوز...!

آسایش و رفاه
هم اگر عمرم رسید
بعداً می‌خرم...
چند جان کم دارم..

بیشتر
گرسنه‌ام...

روزی
سه وعده غذا
برای یک عمر زندگی چند؟
بیشترش نان باشد...

تنقلات نمی‌خواهم...
گوشت و میوه
کم می‌خورم...
مبلغ عمرم کم ست...

فاکتور ما کلا چقدر شد؟

پس بزنید به حساب عمرم..
بقیه را آن دنیا تسویه می‌کنم...!

شما می‌توانید صوت این شعر را از تیم آوا بشنوید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : FakhTeh

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • مدیر
  • #33
۷ام آبان‌ماه، سالروز کوروش بزرگ
شاعر: Fateme. Fateme.
شعر:
ای کاش سرزمینم غرق ریا نباشد
درگیر صد مصیبت، غرق بلا نباشد

یک لحظه در خیالم او مبتلا نباشد
ای کاش گرد نفرت در این سرا نباشد

نفرین به فقر و دردش؛ حتی دوا نباشد
یارا خدا که روزی هول و ولا نباشد

کوروش نخواب هرگز، خوابت روا نباشد
ای کاش سرزمینم بی هم‌نوا نباشد
 
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • مدیر
  • #34
۸ام آبان، روز نوجوان
شاعر: a.azarbakhsh a.azarbakhsh
شعر:

نوجوان
میوه کالی ست
به شوق نگاهی ست
در تمنای دستی
بی‌قرار چیدن..
تا به مرز رسیدن..
او
طعام خامی ست
در پی پخته شدن
مزه شدن و چشیدن..

نوجوانی
یعنی وقتی
از بازی‌های کودکانه خسته میشوی
و در هوس دیدن دنیا بالغ می‌شوی..
و بر هر گذری عاشق میشوی..

سرشار از شور و سرکشی..
دیوانگی های قبل از عاقلی..

و آنقدر مغرور می‌شوی
که انگار
بر بام بلند دنیا ایستاده ای
تا همه تو را ببینند..

و آن بالا
به شوق دیده شدن
دست تکان می‌دهی
یک پایت را آویزان می‌کنی
و بیقرار می‌شوی..
اگر کسی نگاه نکرد
زود می رنجی..
و با هر توجهی می‌خندی..
آن بالا
منتظری همه برایت
دست بزنند..
تشویقت کنند
صدایت بزنند ..
و با هر بی توجهی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • مدیر
  • #35
۲۴ آبان، روز کتاب
شاعر: a.azarbakhsh a.azarbakhsh

کتاب
ناگفته‌های من و‌ توست..
به زبان بی زبانی..

حرفهایی ست
از سر دلسوزی و صداقت..

کتاب
بهترین رفیق تنهایی ست ..
بگذار با تو حرف بزند
او را بلند کن ..
دستی بر او بکش..
او را بفهم ..
تا تو را بالا ببرد
تا به قله های آگاهی..

کتاب
بهترین دلیل دانایی و
بدترین دشمن نادانی ست ..
 
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • مدیر
  • #36
به مناسبت روز جهانی معلولان ۱۲ آذر
شاعر: a.azarbakhsh a.azarbakhsh

هر فرد معلول
معمایی ست
از یک زندگی انسانی..
پازلی ست که
تکه ای از او در زندگی
گم شده ست ..
او محدود به تکه ی گمشده نمی‌شود
و با جور چین کردن
داشته هایش خود را کامل می‌کند..
پر کردن خلاء یک قدرت ست
و معلول فردی ست با اراده و قدرتمند ..
 
امضا : آبی پَرَست؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Amin

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • مدیر
  • #37
۳۰ آذر ماه
به مناسبت بلندترین شب سال، یلدا
شاعر: a.azarbakhsh a.azarbakhsh

در همان شب آخری
که پاییز یلدا را زایید و رفت
ننه سرما بند ناف یلدا را برید
و نگین‌های انار در دستان مان
همچون عصاره ای
از دهان مان می چکید..
حضرت حافظ
بر بام بلندترین شب
بانگ زد :
٫٫هرکه فال خود را بگیرد ٫٫
آن شب همه فالگیر شدیم..
اندکی بعد به چاقو و هندوانه اکتفا کردیم
پدرم تا صبح
باندازه یک زمستان شاهنامه خواند..
و ما با رستم و اسفندیار هم نشین شدیم..
ما که تا صبح
خواب رفتن پاییز را می‌دیدیم
در آغوش ننه سرما بیدار شدیم..
فردایش انگار خورشید بیشتر شده بود..

امیدوارم همگی تو این شب زیباترین‌لبخندها رویِ لب‌هاتون باشه")
 
امضا : آبی پَرَست؛

Negar.Dayani

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/3/21
ارسالی‌ها
424
پسندها
11,238
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
17
سطح
19
 
  • #38
به مناسبت روز زن "مادر"
شاعر: a.azarbakhsh a.azarbakhsh

برای آن آدم تنها فرستاد خدا
تندیس زنده زیبایش را
که پس از قلم کاری و پیکر تراشی
ساعت‌ها از خیرگی دهان آدم باز ماند...

-هه...وا...ح وا...

و روزها و روزها در پی کشف حوا افتاد...
تفاوت‌های برجسته را دست کشید
سراپا تازگی دید...
گونه حوا را بوسید...
حواس آدم پرت شد
و هوس حوا از چیدن سیبی آدم را زمین گیر کرد...
و خواست که بهشت را جبران کند
آنقدر زایید که زمین گلستان شد...
هر زن گلی در دست مرد
مرد خاری در آغوش گل
دیگر حوصله آدم سر نمی‌رود...
 
امضا : Negar.Dayani

Negar.Dayani

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/3/21
ارسالی‌ها
424
پسندها
11,238
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
17
سطح
19
 
  • #39
روز پدر

شاعر a.azarbakhsh a.azarbakhsh


پیاده حوا به دوش از بهشت آمد...
حوا را زمین نهاد
دشت پر گل شد
بالای سرش ایستاد
و سایه شد
کوه پر درخت شد...
هر گوشه پر از آدم و حوا شد...
معجزه های پسا تبعیدی یک خدای دلواپس... !!
آه آدم و ای مرد...
ای پایسته بی قرار
ایستاده برقرار...
 
امضا : Negar.Dayani

Negar.Dayani

مدیر بازنشسته شعرکده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/3/21
ارسالی‌ها
424
پسندها
11,238
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
17
سطح
19
 
  • #40
روز پدر

شاعر a.azarbakhsh a.azarbakhsh


پدرم طاقت ایوب
رنج دیده چون یعقوب
حکم پیامبری دارد که رسالتش تنهایی‌ست...

پدرم تنهاترین واژه دنیاست...
و هر حرفش یک دنیا سکوت ...

دیدید شب چه تنهاست ؟
او حتی تنهاتر از شب‌ست ...

مادرم می‌گفت :
او همان شیری بود
که با یوزپلنگان دویده بود...
از دویدن که خسته شد
زندگی غرورش را گرفت
و او را از بیشه اش راند و راهی غربت کرد...

برادرش می‌گوید:
او زمانی در اوج بود چون عقابی در آسمان...
بالش که زخمی شد دلش که رنجید
زمین خورد و زمین گیر شد...

من می‌بینم که او چقدر خسته‌ست ...
خسته از دویدن...خسته از اوج...و رها شده ...

شنیده ام
کسی که در زندگی رها می‌شود دلش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Negar.Dayani
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 10)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا