مشاعره مشاعره با اشعار شهریار

[m.sina]

ﺗﻮ ﺟﮕﺮ ﮔﻮﺷﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﯾﺪﯼ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ

ﻣﻦ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺟﮕﺮﻡ

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران

 

[RaHa~ʷᵗ]

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
این زمان با جوانان ناز کن با ما چرا

 

[MehrnazParsa]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
این زمان با جوانان ناز کن با ما چرا

آن زلف کـه چون هاله بـه رخـسـار قـمر بود
بــازآمــده چــون فـتـنـه دور قـمـر ایـنـجـاسـت

 

[m.sina]

آن زلف کـه چون هاله بـه رخـسـار قـمر بود
بــازآمــده چــون فـتـنـه دور قـمـر ایـنـجـاسـت

تا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار
تا بهار است دری از قفس من نگشاید
وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار

 

[MOBARAKEH]

تا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار
تا بهار است دری از قفس من نگشاید
وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار

روز روشن به خود از عشق تو کردم چو شب تار
به امیدی که تو هم شمع شب تار من آیی

 

[MehrnazParsa]

یک شعر عاقلی و دگر شعر عاشقی است
سـعـدی یکی سخنور و حافظ قلندر است

 

[m.sina]

یک شعر عاقلی و دگر شعر عاشقی است
سـعـدی یکی سخنور و حافظ قلندر است

تا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار

من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار

 

[BIANCO]

تا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار

من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار

راه عدم نرفت کس از رهروان خاک
چون رفت خواهی این همه راه نرفته را

 

[m.sina]

راه عدم نرفت کس از رهروان خاک
چون رفت خواهی این همه راه نرفته را

ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت
وی جام بلورین که خورد باده نابت
خواهم همه شب خلق به نالیدن شبگیر
از خواب برآرم که نبینند به خوابت

 

[BIANCO]

ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت
وی جام بلورین که خورد باده نابت
خواهم همه شب خلق به نالیدن شبگیر
از خواب برآرم که نبینند به خوابت

تا که نامی شدم از نام نبردم سودی
گر نمردم من و این گوشه گمنامی‌ها