- تاریخ ثبتنام
- 10/8/20
- ارسالیها
- 3,594
- پسندها
- 7,271
- امتیازها
- 35,773
- مدالها
- 16
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردیﺗﻮ ﺟﮕﺮ ﮔﻮﺷﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﯾﺪﯼ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ
ﻣﻦ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺟﮕﺮﻡ
تو بمان و دگران وای به حال دگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردیﺗﻮ ﺟﮕﺮ ﮔﻮﺷﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﯾﺪﯼ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ
ﻣﻦ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺟﮕﺮﻡ
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایمما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
آن زلف کـه چون هاله بـه رخـسـار قـمر بودنازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
این زمان با جوانان ناز کن با ما چرا
آن زلف کـه چون هاله بـه رخـسـار قـمر بود
بــازآمــده چــون فـتـنـه دور قـمـر ایـنـجـاسـت
روز روشن به خود از عشق تو کردم چو شب تارتا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار
تا بهار است دری از قفس من نگشاید
وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار
یک شعر عاقلی و دگر شعر عاشقی است
سـعـدی یکی سخنور و حافظ قلندر است
راه عدم نرفت کس از رهروان خاکتا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار
راه عدم نرفت کس از رهروان خاک
چون رفت خواهی این همه راه نرفته را
تا که نامی شدم از نام نبردم سودیای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت
وی جام بلورین که خورد باده نابت
خواهم همه شب خلق به نالیدن شبگیر
از خواب برآرم که نبینند به خوابت