- ارسالیها
- 1,146
- پسندها
- 29,546
- امتیازها
- 52,073
- مدالها
- 28
- نویسنده موضوع
- #21
مات میشوم. برایش همینقدر ارزش داشتم؟ واقعا حکم عروسکش را داشتم؟
سری از زور حرص و خشم تکان میدهم و بعد بلند قهقه میزنم، آنقدر بلند که گلویم به درد میآید و اشک را مهمان چشمان بیفروغم میکند.
- زندگی کردن، زندگی مشترک و خانواده شدن از نظر تو هیچ مفهومی نداره نه؟ میگی کم آوردی! طوری بیانش میکنی انگار من خودم تنهایی گند زدم به این زندگی، کسی که من و به اینجا رسوند کی بود؟
شانهای بالا میاندازد، حق به جانب و طلبکار نگاهم میکند. انگار من گناهکار هستم و او بیگناه! چرا نمیتوانم این رویش را تحمل کنم؟ واقعا شخصیت دو قطبی که ندارد؟ دارد؟
روانشناس نبودم، اما کتابهای روانشناختی، رمانهای جنایی که نویسندگانشان روانشناس نیز بودند، زیاد خوانده بودم، برای همین تا حدودی با عنواین و اعلائمشان...
سری از زور حرص و خشم تکان میدهم و بعد بلند قهقه میزنم، آنقدر بلند که گلویم به درد میآید و اشک را مهمان چشمان بیفروغم میکند.
- زندگی کردن، زندگی مشترک و خانواده شدن از نظر تو هیچ مفهومی نداره نه؟ میگی کم آوردی! طوری بیانش میکنی انگار من خودم تنهایی گند زدم به این زندگی، کسی که من و به اینجا رسوند کی بود؟
شانهای بالا میاندازد، حق به جانب و طلبکار نگاهم میکند. انگار من گناهکار هستم و او بیگناه! چرا نمیتوانم این رویش را تحمل کنم؟ واقعا شخصیت دو قطبی که ندارد؟ دارد؟
روانشناس نبودم، اما کتابهای روانشناختی، رمانهای جنایی که نویسندگانشان روانشناس نیز بودند، زیاد خوانده بودم، برای همین تا حدودی با عنواین و اعلائمشان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.