متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

asalab

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #671
سلام دنبال یه رمان میگردم اسم شخصیتهاش یادم نیست دختره خیلی شیطون بعد یه روز استاد جدیدشون میاد دختره نمیشناسدش کلی بلا سر استاده میاره وقتی میره خونه میفهمه استاده همون پسر عموشه که تازه از خارج برگشته کم کم عاشق پسر عموش میشه ولی اون دوباره برمیگرده میره خارج دختره افسرده میشه به پدر و مادرش میگه خونشونو عوض کنن بعد از پنج سال دوباره پسر عموش برمیگرده
کی گفته من شیطونم
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,849
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #672
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

fatemeAlijani

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
17
پسندها
31
امتیازها
40
  • #673
سلام وقت بخیر
من مدتی که دنبال رمانی میگردم که اسم شخصیت دختر رو یادم نیست اما میدونم که پدرش از مادرش جدا شده بوده و مادرش توی تیمارستان بستری بوده پدرش زنی میگیره که اون زن یه پسر داشته به اسم احمدرضا که احمدرضا میره خارج از کشور بعد از یه مدتی

بعد این دختره توی دوران دانشجویی عاشق پسری به اسم اعلا بوده که بخاطر مخالفت پدرش و تفاوت هایی خانوادگی بهم نمیرسن چندسال میگذره و یه روز همین دختره دوباره اعلا رو میبینه توی یه جشن و حالش بد میشه این جریان همزمان میشه با برگشتن احمدرضا از خارج اینم بگم که رمان فلش بک داره به گذشته و میگه که دختره با احمدرضا اصلا خوب نبوده و رفته رفته باهاش خوب میشه جوری که وقتی اعلا رو میبینه به احمدرضا میگه که دیدتش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Sanieh

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
26
پسندها
53
امتیازها
90
  • #674
سلام یه رمانی بوده اسمش یادم نمیاد دختره وقتی پدرش میمیره پدر بزرگش تو رو از مادر پرستاری جدا میکنه و با خودش می‌بره به خوزستان پدر اونجا یه زندگی طایفه ای دارن که خیلی با تعصب هستن وقتی دختره 9یا10سالش بود به عقد یه پسر 15,ساله در میارن و دختره رو به زور به حجله میبرن دختره خاطره بدی از پسره داره و ازش متنفر میشه پسره برای ادامه تحصیل می‌ره آمریکا اما دختره تو 10سالگی باردار میشه اما مادر دختره وانمود می‌کنه بچه مرده و خودش بچه رو به اسم خودش شناسنامه میگیره بعد از چند سال بچه یه بیماری لاعلاج میگیره مادر بزرگه مجبور میشه بره آمریکا و به پدر بچه و عمویش جریان و بگه اونجا پسر15سالهه (فرهاد )فکر کنم می‌فهمه که بچه داره و خیلی مسئولیت پذیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Sanieh

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
26
پسندها
53
امتیازها
90
  • #675
سلام بچه ها. یک رمان بود که دختره اسمش تمنا بود، میخواستن تو بچگی زنده به گورش کنن که عمه بچه میرسه و نجاتش میده و میبره بزرگش میکنه، بعد دختره بزرگ میشه، مهندس میشه، برادرش قتل انجام میده این رو خون بس میدن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Ahlamii

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #676
سلام وقت بخیر
خلاصه : دختری که نامزدش با خواهرش ازدواج میکنه و بعدش وارد یه مهمونی میشه اونجا شرط میزارن که هر کی برد طرف مقابل باید هر شرطی که واسش گذاشتن قبول کنه و دختره میبازه و پسره بهش میگه باید باهام ازدواج کنی. با دختره ازدواج میکنه و شکنجه اش میده چون انگاری پدر دختره باعث بدبختی و عذاب مادر پسر هست . دختر با کمک دختری که قرار با پسر ازدواج کنه فرار میکنه.
میفهمه که حامله است و با یکی از دوستاش که پسر بوده شرکت میزنه .
بعد چند سال تو یکی از جشن ها شوهرش رو میبی
عشق خشن
 

Ahlamii

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #677
سلام
یه رمان هست مرده بعد از چند سال از اسارت برمیگرده متوجه میشه همسرش با برادرش ازدواج کرده ارتباطش و با خانوادش قطع میکنه ، خودش پزشک برای کمک به زنی با اون ازدواج سوری میکنه و با اون زن و بچش به دیدین خانوادش میره ممنون میشم راهنمایی کنی.
بی آبرو یا نانجیب
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

.•motahareh•.

رفیق جدید انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
55
پسندها
593
امتیازها
2,623
مدال‌ها
5
  • #678
سلام
رمانی در مورد یه دختری بود که بعد از کشته شدن پدرش به یه قاتل حرفه‌ای تبدیل میشه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Faranan

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
  • #679
سلام
دنبال یه رمانی میگردم که دختره داستان با پسر دوست پدرش ازدواج میکنه و فکر میکنه مجبوره ولی پسره عاشق دختره است،دختره حامله میشه ولی پسره برای اینکه تنبیهش کنه الکی میگه طلاق گرفتن و دوباره اشتی میکنن،خواهر برادر دختر پسره هم باهم ازدواج میکنن
دختره هم گل پرورش میده چند تا گلدون خونه داره
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

fpawol

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #680
سلام
این رمان رو خیلی وقت پیش خوندم و حتی اسم های شخصیت هارو یادم نمیاد
درباره یه دختری که دبیرستانیه برای اولین وارد چت روم میشه و با یه پسر آشنا میشه ولی بعدا براش مزاحمت ایجاد میکنه
بعدش با یه پسر دیگه آشنا میشه که بدون اینکه متوجه بشن وارد رابطه میشن ولی دختره بخاطر مشکل قلبی که داشت از ایران خارج میشه و با پسره بهم میزنه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
عقب
بالا