متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

ترجمه شده ترجمه دلنوشته (اشعار) bahareh.s | the word i wish i said مترجم انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع bahareh.s
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 18
  • بازدیدها 975
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
نام ترجمه نشده:
THE WORD WISH I SAID
نام ترجمه شده:
کلماتی که ای کاش به زبان می‌آوردم
نویسنده:
Caitlin Kelly
مترجم:
bahareh.s

ناظر:
D AYANA.nope1
مقدمه:
این‌ها تمام چیزهایی نبود که آرزو می‌کردم که ای کاش گفته بودم، درحقیقت ای کاش هیچ‌وقت این کلمات را نمی‌نوشتم، امیدوار بودم که این احساسات برایم اهمیتی نداشتند؛ اما افسوس که من به آن‌ها اهمیت می‌دهم؛ اما اگر برخلاف میلم آن‌ها را بر زبان می‌آوردم که این‌طور دیگر رازی برای خودم باقی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
توجه:
این کتاب شامل موضوعات بحث برانگیز و جنجالی و همچنین موضوعات فوق العاده احساسی می‌باشد. این کتاب به کسانی که بر احساسات خود کنترل ندارند و ذهن بسته‌ایی دارند پیشنهاد نمی‌شود:
«این هشدار برای شماست!»

فهرست:
فصل 1: نجات خود
فصل 2: تو هرگز نخواهی فهمید
فصل 3: صفحات تاریک‌تر
فصل 4: درک(تحقق)
فصل 5: سؤالاتی از این دنیای کوچک

سخن نویسنده:
زمانی که من اولین کتابم را نوشتم، یعنی کتاب “The Words of a Madman” هیچ‌گاه این احساس را نداشتم که کتاب به پایان رسیده باشد. همیشه در فکر آن بودم که بازهم بخش‌هایی به آن اضافه کنم، افکار و کلمات بسیاری در ذهن داشتم که باید آن‌ها را بیان می‌کردم. و دوستانم می‌گفتند که چرا نوشتن کتاب جدیدی را شروع نمی‌کنم؟ و من به این نتیجه رسیدم که با نوشتن تنها یک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
حسادت لباسیه که چند لایه زیر روح ما دفن شده؛
چون هروقت کسی حسادت می‌کنه به زبون نمیاره.
***

من برای تو چی هستم؟
***

من از عشق می‌ترسم،
این بده، من از خودم در برابر عشق
محافظت می‌کنم پس من... .
خیلی ازت عذر می‌خوام که داری سعی می‌کنی عاشق شخص شکسته‌ای مثل من باشی!
***

این تو نیستی، این منم! (یک عبارت عامیانه برای به‌ هم زدن رابطه با شخصی)
***

«بزرگسالی»
دوست خیالی من خیلی خوشحال میشه تا ماجراهایی که پشت سرگذاشتم و بشنوه؛
اما متأسفانه اونم منو ترک کرده!
***


به مرور زمان(به‌موقع) خوب میشی.
***

این منم؟
***
«افکار مثبت»
فقط این‌جا حالت بهتر میشه.
***
«انکار»
من واقعاً واقعاً دروغگوی خوبیم!
چهار ساله که به مردم می‌گم که «حالم خوبه» درواقع چیزی که باید می‌گفتم این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
اون‌ها هی میگن وضع از این بهتر می‌شه؛ اما کِی؟!
***

تنها بودن و احساس تنهایی کردن
دو چیز متفاوته!
***
«گل دیوار»
او بر روی دیوارهایی که روبه رویشان نشسته
شکوفه می‌دهد. هیچ‌کس نمی‌تونه حضورش رو
احساس کنه؛ اما من می‌تونم!
***

چیزی که ناراحت‌کننده‌ است اینه که می‌دونی کسی عاشقت شده؛ اما تو این‌جا نشستی، ترس از عاشق شدن
تو وجودت رخنه کرده به‌ خاطر این‌که دوباره می‌ترسی آسیب ببینی!
***

شاید من دیوونه‌م.
***
«افکاری که من رو درگیر خودشون می‌کنن»
بلندترین سکوت همون سکوتیه که وقتی همه ترکت کردن و تو نمی‌دونی چرا، می‌کنی‌.
***

خدای من، چرا ذهن من پر از افکار نامربوطه و من
با تمام این افکار وحشی سعی می‌کنم به تکالیف ریاضیم توجه کنم؟!
***

تلاشت برای جلب رضایت همه رو تموم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
«تنها بودن با بی‌کس بودن متفاوته»
این لحظات که می‌گذرن مثل این می‌مونن که تو در تنهایی کامل هستی، وقتی که واقعاً می‌فهمی که چقدر تنهایی!
***

مثل این‌که من تنهام؛ اما من کسی رو نمی‌خوام، همه رو پس می‌زنم، نمی‌تونم با
کسی حرف بزنم یا برخورد خوبی داشته باشم. نمی‌تونم این‌کار رو انجام بدم؛
اما شاید یکی توی سکوت کنارم بشینه و حال من بهتر بشه!
***

بذار به خودم اهمیت بدم، قبل از این‌که به تو قول بدم که بهت اهمیت میدم!
***

شجاعت واقعی زمانیه که شما شیطانی که در فکرتون بهتون طعنه می‌زنن رو نادیده بگیرید و روز خوبی رو بگذرونین!
***

دلم می‌خواد خودمم بتونم خودم رو ببینم که بفهمم
روبه روی چشمای تو چطوری به نظرم می‌رسم

***

احساس بی‌حسی دارم، بدنم رو حس نمی‌کنم، قلبمم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
من همچنان برای تو شعر می‌نویسم، حتی زمانی که دست‌هام از درد نمی‌تونن تکون بخورن و دست‌خطم برات قابل تشخیص نیست!
***
«من قبل از هرکس دیگری مال خودم بودم»
اگه من به تو "احتیاج" داشتم، پس چطوری قبل از این‌که وارد زندگی من بشی زندگی می‌کردم؟ یا حتی قبل از این‌که به من بگویند که زیبا هستم و من لبخند بزنم؟!
***

من یک اقیانوس زیبا و عمیق بودم؛
اما تو از کوسه‌ها می‌ترسیدی!
***

اگه نمی‌نوشتم چطور زنده می‌موندم؟
***

او خیلی ظریف است؛ اما عشقش سوزان است،
طوری که قبل از ارائه کردن تمام عشقش می‌شکند!
***

تو خیلی خودت رو به اون‌ها میدی
اون‌ها آخرش چیز بیشتری ازت می‌خوان
ان‌قدری که خودت رو از دست بدی!
***

همهمه برای دوست داشتن بیش از حد یک آهنگ، همه‌ هم از طرف خودم
(دوست داشتن یک آهنگ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
فصل 2:
تو هرگز نخواهی فهمید


این فصل از لحاظ فنی، فصل دردناکی است! این فصل برای اشعاری عاشقانه‌ است، اشعاری که دلتان می‌خواهد آن‌ها را از زندگی‌تان پاک کنید! تمام آن‌ها در این صفحات غم‌انگیز نوشته شده‌اند. گاهی اوقات آرزو می‌کنید تا ای کاش بتوانید چهره‌ی آن‌ها را از تمامی خاطراتتان پاک کنید، چون گاهی فکر می‌کنید بهتر است شب‌ها چهره‌شان در خواب‌هایتان نمایان نشود؛ اما شما هیچ‌وقت از وجود آن‌ها پشیمان نیستید، زیرا وقتی خاطراتتان را مرور می‌کنید و حضور همچین شخص فوق العاده‌ای را در آن‌ها حس می‌کنید خوشحال می‌شوید. شاید این بار کار نکرد؛ اما شاید روزی فرد بهتری را ملاقات کردید. این فصل برای شعرهای عاشقانه‌‌ای‌ست که از آن‌ها می‌ترسید! می‌ترسید به گذشته نگاه کنید و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
نمی‌تونم باور کنم که دستان سرد تو...
می‌تونه قلبم رو گرم کنه!
***

من از سرما دارم می‌لرزم با این حال به سمت ماشینم میرم
تو، کتت رو بهم میدی... ممنون برای این‌که با این کارت
باعث تند شدن ضربان قلبم شدی!
***

نمی‌تونم باور کنم با همه‌ی چیزی که پشت سر گذاشتم باز هم کسی مثل تو رو پیدا کردم.
***

خانواده هرمعنی می‌تونه داشته باشه...
می‌تونه، همون چیزی باشه که تمایل برای جنگیدن باهاش رو خیلی دارید!
***

تو خانواده‌ی منی
چون ما حاضریم هرکاری برات بکنیم!
هرچیزی که نیاز داری رو برآورده کنیم...
ما برای تو این‌جاییم!
***

«پول، همه چیز نیست»
تو خونه‌ای داشتی که با سنگ و سیمان ساخته شده بود؛ اما
اون برام خونه‌ای با چوب و گل ساخته بود، خونه تو الان متروکه‌ست؛
ولی خونه‌ی من الان پر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
یک عالمه نامۀ عاشقانه روی زمین افتاده، آه...ای‌کاش تو درم را می‌زدی!
***

رزها قرمزن، بنفشه‌ها بنفش، من فکر می‌کنم تو عشقت فرو رفتم!
***

«هیچی برای گفتن وجود نداره»
حتی اگه تو قلبم رو ریزریز می‌کردی، من حتی یه کلمه‌ام راجع‌ بهش نمی‌گفتم!
***

«دو چهره»
گیج شدم! تو با من خوب و خوش برخوردی
مهربونی و شیرین زبون؛ اما همین‌که روم رو می‌کنم اون ور و برمی‌گردم
می‌بینم که یه جور عجیبی حرف می‌زنی، انگار داری با یکی دیگه صحبت می‌کنی!
***

حتی با پشت سر گذاشتن تموم این‌ها من هنوزم نمی‌تونم
وقتی به صورتت نگاه می‌کنم، لبخند زدنم رو کنترل کنم!
***

من تمام چیزی که دوست داشتم امتحان کنم رو، امتحان کردم
تا به امید این‌که تو بالاخره از اون بالای لیستم بیوفتی پایین [از اولیتم خارج بشی /...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
من همیشه از تو می‌نویسم و امیدوارم که هیچ‌‎‌وقت نخونیشون، نوشته‌های من، کلماتم و انگیزه‌ام همشون وحشیانه به سمتت هجوم میارن حتی سناریوهایی که توی ذهنم از تو نوشتم و آرزو دارم هیچ‌وقت به واقعیت نپیوندن!
***

بهم بگو چه اشتباهی کردم، بهم بگو تا شاید بتونم اشتباهم رو درست کنم!
***

عشق قبلاً خیلی ساده بود
پس چرا الان ان‌قدر سخته؟
***

اما چرا ما به استراحت نیاز داریم؟
وقتی دوباره دقیقاً به همونجایی که بودیم می‌رسیم؟
***

چرا هنوز نزدیک من قدم می‌زنی و طوری رفتار می‌کنی که انگار
هیچی نیستم؟ دلم می‌خواد یک چیزی بگم؛ اما لب‌هام به هم دوخته‌ شدن.
***

تو درست به کلماتی تبدیل شدی که گفته بودی هیچ‌وقت تبدیل بهشون نمیشی!
***

من هنوز می‌خوام با تو باشم حتی با حالی
که می‌دونم احساسات می‌تونن واقعی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : bahareh.s
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
30
بازدیدها
1,284
پاسخ‌ها
87
بازدیدها
2,402
عقب
بالا