متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

ترجمه شده ترجمه داستان برگ خشکی زیر آسمان بی‌ستاره‌ی شب| Mwrym.Y مترجم انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Dark Angel
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 12
  • بازدیدها 707
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • مدیر
  • #11
《فصل پنجم》
سلستین از خوشحالی دیدن ورودی مدرسه‌اش، لبخندی بر لبانش نقش بست. بالاخره بعد از چند وقت توانسته بود به مدرسه برود.
دکتر به او دو هفته مرخصی داده بود تا استراحت کند. به مچ دستش نگاهی انداخت، فقط یک زخم افقی روی مچش بود؛ زخمی که باعث شد او و مادرش با هم خوب شوند، زخمی بود که باعث شده بود سلستین حقیقت را بفهمد.
قرار بود دیگر حسرت اتفاقاتی که افتاده بود را نخورد و الان این زخم، یک قسمتی از وجودش بود.
به کلاسش رسید. همه چیز مثل قبل بود. او را نادیده می‌گرفتند و آیوی و لیلا با هم نشسته بودند و تا سلستین را دیدند، خندیدند!
قلبش را چک کرد؛ هیچ دردی در قلبش وجود نداشت. دردی که وقتی آن دو را باهم می‌دید و حس می‌کرد، دیگر نبود!
در کنارش فهمید که هیچ چیز دائمی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • مدیر
  • #12
تین، نمی‌توانست دست از نگاه کردن به او بردارد!
پسری با موهای مشکی جذاب و بازوهایی که با برداشتن هر قاشق، ماهیچه‌هایش منقبض و منبسط می‌شد‌ند. او، بینی نوک‌دار و لب‌های سرخی داشت، مژه‌هایش بلند و مشکی بود. ابروهایش نزدیک به هم بودند و باعث می‌شدند که همیشه عصبانی به نظر بیاید.
آیا او دانش آموز انتقالی بود؟ تا حالا او را در محوطه‌ی مدرسه ندیده بود!
بدون آن که به سلستین نگاه کند گفت:
- من گَوین فورتالجو ام. نیازی نیست اون طوری بهم زل بزنی!
او نفسش را حبس کرد و سردرگم از اتفاقی بود که افتاده بود.
او با سرعت غذایش را برداشت و بلند شد و تا جایی که می‌توانست باسرعت از کافه‌تریا دور شد.
- اوه خدای من! این ناامید کننده‌اس!
سلستین به کلاس رفت و در کلاس هیچ‌کسی جز آیوی نبود. تنهایی مشغول خوردن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : bahareh.s

bahareh.s

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,633
پسندها
20,861
امتیازها
43,073
مدال‌ها
29
  • مدیر
  • #13
1630089813964.png
 
امضا : bahareh.s
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
87
بازدیدها
2,402
پاسخ‌ها
30
بازدیدها
1,284
عقب
بالا