مشاعره مشاعره با اشعار شوریده شیرازی

[m.sina]

یعنی این مایه کسی راست که لایق باشد

نه هر آنکس که دم از یار زند مرد وفاست

بلکه آن کشته عذراست که وامق باشد

هر کسی محتمل کوه غم شیرین نیست!

تو که خود فاش توانی دل یک شهر ربودن
دل شوریده روا نیست که دزدیده ربایی

 

[سَنا]

تو که خود فاش توانی دل یک شهر ربودن
دل شوریده روا نیست که دزدیده ربایی

یکی زشت و یکی زیبا یکی جاهل یکی دانا
یکی را سرکه حلوا شد یکی را سکه سکّین شد

 

[m.sina]

یکی زشت و یکی زیبا یکی جاهل یکی دانا
یکی را سرکه حلوا شد یکی را سکه سکّین شد

دوستان مستم و افتاده زپا ،رفته زدست
م**س.ت را دست بگیرید به مینای دگر

من از آن روز چشم خوش ساقی دیدم
هوس جام دگرکردم و مینای دگر

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فلورا.]

روی تو و لبان تو را هر که دید گفت

صنع خدای بنگر و لطف اله را

تو م**س.ت خواب راحتی ای پادشاه حسن

می نشنوی خروش دل دادخواه را:/

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[m.sina]

روی تو و لبان تو را هر که دید گفت

صنع خدای بنگر و لطف اله را

تو م**س.ت خواب راحتی ای پادشاه حسن

می نشنوی خروش دل دادخواه را:/

آن پری روی از درم روزی فراز آید نیاید
من همی خواهم که عمر رفته باز آید نیاید

پیش از آن کایام در پیچد به هم طومار عمرم
نامه ای از کوی یار دلنواز آید نیاید

 

[فلورا.]

آن پری روی از درم روزی فراز آید نیاید
من همی خواهم که عمر رفته باز آید نیاید

پیش از آن کایام در پیچد به هم طومار عمرم
نامه ای از کوی یار دلنواز آید نیاید

دل گهی طالب وصل است و گهی مایل هجر
دارد این شیفته هر لحظه تمنای دگر
ای خوش آن شب که سر زلف تو در دست آرم
تا بدو شرح دهم قصه ی شبهای دگر

 

[m.sina]

دل گهی طالب وصل است و گهی مایل هجر
دارد این شیفته هر لحظه تمنای دگر
ای خوش آن شب که سر زلف تو در دست آرم
تا بدو شرح دهم قصه ی شبهای دگر

روی تو و لبان تو را هر که دید گفت
صنع خدای بنگر و لطف اله را

تو م**س.ت خواب راحتی ای پادشاه حسن
می نشنوی خروش دل دادخواه را

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فلورا.]

روی تو و لبان تو را هر که دید گفت
صنع خدای بنگر و لطف اله را

تو م**س.ت خواب راحتی ای پادشاه حسن
می نشنوی خروش دل دادخواه را

آن پری روی از درم روزی فراز آید؟نیاید

من همی خواهم که عمر رفته باز آید؟نیاید

 

[m.sina]

آن پری روی از درم روزی فراز آید؟نیاید

من همی خواهم که عمر رفته باز آید؟نیاید

دوستان مستم و افتاده ز پا،رفته ز دست
م**س.ت را دست بگیرید به مینای دگر
من از آن روز چشم خوش ساقی دیدم
هوس جام دگرکردم و مینای دگر

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فلورا.]

دوستان مستم و افتاده ز پا،رفته ز دست
م**س.ت را دست بگیرید به مینای دگر
من از آن روز چشم خوش ساقی دیدم
هوس جام دگرکردم و مینای دگر

روی تو و لبان تو را هر که دید گفت

صنع خدای بنگر و لطف اله را

تو م**س.ت خواب راحتی ای پادشاه حسن

می نشنوی خروش دل دادخواه را

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.