- ارسالیها
- 328
- پسندها
- 4,687
- امتیازها
- 21,133
- مدالها
- 14
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #61
«ساعت دوازده ظهر همان روز_اتاقِ رزرو شدهی لوکان در هتل Comfort Inn & Suites»
هنگامی که لوکان دستش را روی دستگیره نهاد و پس از چرخاندن کلید درون جا کلیدی آن را گشود، پلک بست و با دیدی صفر شده وارد اتاق شد.
حسی در درونش حجم یافته و دلش تاریکی میخواست؛ حتی شده سیاهی که پشت پلکها را فرا میگرفت! همان هم برایش کفایت میکرد.
پس از آنکه در را پشت سر هل داد و نوای چفت شدنش را شنید، پلک گشود. خوشحال بود، بسیار خوشحال بود که تم این اتاقهای اجارهای هتل، تمام سفید نبود!
میتوانست با روتختیِ سفیدی که نوار قرمز رنگی روی ملحفهاش قرار داشت کنار بیاید.
ترکیب طوسی رنگ کف، با ردهای سرخی که بازیگوشانه و نامرتب همه جای کف نفوذ کرده بودند را میپسندید. اتاق چندان بزرگی...
هنگامی که لوکان دستش را روی دستگیره نهاد و پس از چرخاندن کلید درون جا کلیدی آن را گشود، پلک بست و با دیدی صفر شده وارد اتاق شد.
حسی در درونش حجم یافته و دلش تاریکی میخواست؛ حتی شده سیاهی که پشت پلکها را فرا میگرفت! همان هم برایش کفایت میکرد.
پس از آنکه در را پشت سر هل داد و نوای چفت شدنش را شنید، پلک گشود. خوشحال بود، بسیار خوشحال بود که تم این اتاقهای اجارهای هتل، تمام سفید نبود!
میتوانست با روتختیِ سفیدی که نوار قرمز رنگی روی ملحفهاش قرار داشت کنار بیاید.
ترکیب طوسی رنگ کف، با ردهای سرخی که بازیگوشانه و نامرتب همه جای کف نفوذ کرده بودند را میپسندید. اتاق چندان بزرگی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش