♡°DINA° رفیق جدید انجمن سطح 2 ارسالیها 73 پسندها 269 امتیازها 1,048 مدالها 3 12/4/24 #151 m.sina گفت اهل دل در هوس عشق تو سرگردانند زاهدان شیوۀ این طایفه کمتر دانند ذوق آموختنی نیست که آن وجدانیست عقلا جمله در این کار فرو میمانند کلیک کنید تا باز شود... از بس که رفو زدیم و شد چاک این سینه همه به دوختن رفت امضا : ♡°DINA°
m.sina گفت اهل دل در هوس عشق تو سرگردانند زاهدان شیوۀ این طایفه کمتر دانند ذوق آموختنی نیست که آن وجدانیست عقلا جمله در این کار فرو میمانند کلیک کنید تا باز شود... از بس که رفو زدیم و شد چاک این سینه همه به دوختن رفت
بَهآرنارنج کاربر حرفهای سطح 13 ارسالیها 1,988 پسندها 6,396 امتیازها 28,973 مدالها 15 12/4/24 #152 ای همه هستی زتو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده امضا : بَهآرنارنج
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 2/5/24 #153 بَهآرنارنج گفت ای همه هستی زتو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده کلیک کنید تا باز شود... ای اهل صفا که در جهان گردانید از بهر بتی چرا چنین حیرانید آنرا که شما در این جهان جویانید در خود بجوئید چون شما خود آنید امضا : m.sina
بَهآرنارنج گفت ای همه هستی زتو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده کلیک کنید تا باز شود... ای اهل صفا که در جهان گردانید از بهر بتی چرا چنین حیرانید آنرا که شما در این جهان جویانید در خود بجوئید چون شما خود آنید
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 4/5/24 #154 m.sina گفت ای اهل صفا که در جهان گردانید از بهر بتی چرا چنین حیرانید آنرا که شما در این جهان جویانید در خود بجوئید چون شما خود آنید کلیک کنید تا باز شود... آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی امضا : فلورا.
m.sina گفت ای اهل صفا که در جهان گردانید از بهر بتی چرا چنین حیرانید آنرا که شما در این جهان جویانید در خود بجوئید چون شما خود آنید کلیک کنید تا باز شود... آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی
لیلا؛ پرسنل مدیریت مدیر آزمایشی سطح 13 ارسالیها 1,493 پسندها 4,221 امتیازها 20,173 مدالها 15 سن 22 4/5/24 مدیر #155 اندر دل من درون و بیرون همه او است اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست امضا : لیلا؛
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 5/5/24 #156 ♡Mordab گفت اندر دل من درون و بیرون همه او است اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست کلیک کنید تا باز شود... از لعل تو کام دل و جان نتوان خواست فاشش نتوان گفت و نهان نتوان خواست پرسش کردی به یک زبانم شب دوش و آن عذر کنون به صد زبان نتوان خواست امضا : m.sina
♡Mordab گفت اندر دل من درون و بیرون همه او است اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست کلیک کنید تا باز شود... از لعل تو کام دل و جان نتوان خواست فاشش نتوان گفت و نهان نتوان خواست پرسش کردی به یک زبانم شب دوش و آن عذر کنون به صد زبان نتوان خواست
مارینا آروین کاربر انجمن سطح 9 ارسالیها 444 پسندها 1,941 امتیازها 12,213 مدالها 9 5/5/24 #157 m.sina گفت از لعل تو کام دل و جان نتوان خواست فاشش نتوان گفت و نهان نتوان خواست پرسش کردی به یک زبانم شب دوش و آن عذر کنون به صد زبان نتوان خواست کلیک کنید تا باز شود... ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشقکش عیار کجاست امضا : مارینا آروین
m.sina گفت از لعل تو کام دل و جان نتوان خواست فاشش نتوان گفت و نهان نتوان خواست پرسش کردی به یک زبانم شب دوش و آن عذر کنون به صد زبان نتوان خواست کلیک کنید تا باز شود... ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشقکش عیار کجاست
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 5/5/24 #158 مارینا آروین گفت ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشقکش عیار کجاست کلیک کنید تا باز شود... ای عشق نگویم که به جای خوشم انداز یکبار دگر در تف آن آتشم انداز آتش چه زنی بر دلم از نام جدائی این حرف مگو با من و در آتشم انداز امضا : m.sina
مارینا آروین گفت ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشقکش عیار کجاست کلیک کنید تا باز شود... ای عشق نگویم که به جای خوشم انداز یکبار دگر در تف آن آتشم انداز آتش چه زنی بر دلم از نام جدائی این حرف مگو با من و در آتشم انداز
MAHLA.MI هنرمند انجمن سطح 20 ارسالیها 570 پسندها 10,847 امتیازها 28,173 مدالها 19 سن 20 5/5/24 #159 آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 6/5/24 #160 MAHLA.MI گفت آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم کلیک کنید تا باز شود... اشک آمد و حسرت ز دل ریش نبرد از وادی بی طاقتی ام پیش نبرد چون سیل که آید به سر ریگ روان برداشت ز جا و همره خویش نبرد امضا : m.sina
MAHLA.MI گفت آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم کلیک کنید تا باز شود... اشک آمد و حسرت ز دل ریش نبرد از وادی بی طاقتی ام پیش نبرد چون سیل که آید به سر ریگ روان برداشت ز جا و همره خویش نبرد